درود بر شما
چون ما قراره در آینده مسوولان روابط عمومی باشیم خدای نکرده بد نیست از مناسبت های تقویم مطلع باشیم. مناسبت های مذهبی رو که همه از طریق رسانه ها متوجه می شیم. من این جا رسالت ملی خودمو پی می گیرم. هر کدوم از شما هم اگر افتخار بدید می تونید توی صفحه شخصی خودتون مطالب مورد علاقتون رو آپ کنید.
اینم از مناسب جدید این ماه:
پنجاه بدر و مراسم باران خواهی
بهرام روز از اردی بهشت ماه، پنجاهمین روز سال برابر با نوزدهم اردی بهشت ماه مراسمی به نام مراسم باران خواهی و اقامه ی نماز باران در قزوین بر پا می شود در این روز مردم برای بر آورده شدن نیتشان در آب انبار ها فرو می روند.
علاوه بر آیین سیزده نوروز و جشن و شادمانی در دامان طبیعت ، مردم قزوین در روز نوزدهم اردیبهشت نیز به صحرا می روند و از خدا طلب باران و سر سبزی می کنند که به آن پنجاه بِدَر می گویند .
این مراسم در محوطه مصلای راه ری و در میان باغات کهن منطقه از شور و شوق دیگری برخوردار است و انبوه خانواده ها با گردهمایی در آن به اقامه نماز باران ، شکرگزاری و شادی و پایکوبی می پردازند و پس از صرف ناهار و عصرانه شبانگاهان به خانه باز می گردند.
هنوز هم بسیاری از مردم قزوین آیین « سیزده به در » را روز نوزدهم اردیبهشت و با نام « پنجاه به در » برگزار می کنند.
عید در استان قزوین با سیزده به در به پایان نمی رسد و معمولا دید و بازدید های عید تا پنجاه روز پس از نوروز در این استان برقرار است.
ابوریحان بیرونی از رسمی در بعضی مناطق معتدل ایران سخن می گوید که در همین ایام برگزار می شد چون مردم انتظار داشتند برخی غلات از قبیل جو را به دست آورند.
برخی اعتقاد دارند چون در این هنگام کاشت محصول به پایان رسیده بود، مردم برای طلب باران به طبیعت می رفتند.
گرچه علت این رسم که حتما با کشاورزی بی ارتباط نبوده، فراموش شده ولی سالمندان قزوین معتقدند در چنین روزی امام زمان از مصلای این شهر گذر کرده است.
مصلا نام باغی است در جنوب شرقی قزوین که در حال حاضر، در محدوده شهری قرار گرفته است و از آنجا که بنابر اعتقادات سنتی مردم قزوین این باغ محل گذر امام زمان بوده است، بسیاری از مردم در روز نوزده اردیبهشت به این باغ می روند و پنجاه به در خود را در آنجا می گذرانند.
مشابه این رسم تا چند سال پیش در میان زرتشتیان یزد نیز برگزار می شد اما در روز نهم اردیبهشت و به چله به در معروف بود. اما این که میان چله به در یزد و پنجاه به در قزوین ارتباطی بوده یا هر دو دلیل وجودی مشترکی داشته اند، اطلاعی در دست نیست.
تنها مساله ای که با بررسی جشن های گوناگون ایرانی نمود می یابد این است که ایرانیان از هزاره های دور به هر بهانه ای جشن برگزار می کردند و جشن نزد آنان نه فقط برای شادمانی بلکه نوعی عبادت نیز بود و با کار و زندگی آنان گره خورده بود.
هر جشنی شادی نیز به همراه داشت و شادی برای مردم و آفریده اهورامزدا برای مردمان بود و از این رو، مقدس به شمار می آمد.