مهر 84 دارای چت روم است. جهت استفاده از این امکان جدید به انتهای صفحه مراجعه نمایید.
روابط عمومی دغدغه کسانی است که نسبت به نگرش دیگران نسبت به خود حساس اند. پس ما در این مقوله با اذهان عمومی سروکار داریم. طبعآ در برقراری این ارتباط با اندیشه و حتی گاهی احساسات مردم به دنبال آنیم که تاثیر مثبتی از خود بجای بگذاریم. اما در این جا نکته مهمی نهفته است که اغلب اشخاص، ارگان ها، سازمان ها و یا شرکت های که کار روابط عمومی می کنند از آن غافلند و آن تیزهوشی ، ذکاوت اندیشه و وجدان عمومی است. شامه مردم در قبال بوی صداقت بسیار تیز است. برای من جای تعجب بسیار دارد که اگرچه تاریخ مقوله ارتباط برقرار کردن با دیگران به درازای عمر زندگی اجتماعی انسان است و با وجود آنکه ما همگی درزندگی روزمره خود وحداقل در دایره ارتباط با دوستان و خانواده ریزه کاری های آنرا لمس کرده و می کنیم، اما چرا در کار روابط عمومی از این دانسته های باارزش غافل می شویم.
آیا در زندگی شخصی خود هنگامی که می خواهیم با کسی رابطه قوی و درازمدت برقرار کنیم او رامحاصره کرده ودائمآ با داستان هایی راجع به خودمان، توانائی هایمان و اینکه چقدر خوب هستیم او را بمباران اطلاعاتی می کنیم؟ البته واقعآ کسانی نیز هستند که این راه را انتخاب می کنند اما همه می دانیم مردم آنها راچه می نامند! پس ساختن و سپس حفظ کردن یک رابطه دوستانه درازمدت نیاز به مایه هایی ازصداقت، تواضع، احترام متقابل و تعهد دارد. این همان نکته سهل و ممتنعی است که عدم توجه به آن بسیاری از تلاش های روابط عمومی را ناکام میگذارد و آنرا مترادف می کند با ارسال مداوم و لاینقطع خبرهای مطبوعاتی(press release) به ژورنالیستها . کاری که در بسیاری از مواقع ثمری جز کلافه کردن اصحاب رسانه نخواهد داشت. اینکه اصولا چه چیزی ارزش خبری و مطبوعاتی دارد و اینکه چگونه باید بعنوان یک حرفه ای روابط عمومی با اصحاب رسانه همکاری کرد مقولاتی هستند که اگرمجالی بود در آیئده جداگانه به هریک خواهیم پرداخت اما باید یاد بگیریم خوشنامی و اعتبار مفاهیمی هستند که بتدریچ در ذهن مردم شکل می گیرند هر چند به راحتی از دست می روند.
شرکت ها برای جلب اعتماد عمومی و دوست شدن با مردم باید نشان دهند که فقط به فکرفروش محصولات و یا خدمات خود نیستند بلکه قبل از هر چیزبرای مخاطبین هدف خود احترام قائلند و آنها را صرفآ به چشم مصرف کننده نمی نگرند. باید ثابت کنند که برای جامعه هدف خود ارزش قائلند ودر غم ها و شادی های آنها شریکند. کمک به موسسات خیریه، فعالیتهای بشر دوستانه به مصیبت زدگان بلایای طبیعی و اعطای بورس های تحصیلی به دانشجویان و یا موسسات آموزشی را اگر درست و بجا بکاربرده شوند می توان فقط بخشی از تلاشهای گسترده ای نامید که منجر به ایجاد بستر مناسبی برای دوستی و احترام متقابل می شوند.
دربرخی از محصولات یا خدمات بومی سازی و منطبق ساختن با فرهنگ مردم معنی خواهد داشت. این نیز روشی است که اگر با ظرافت بکاررود نشان دهنده توجه به عادات رفتاری وفرهنگ جامعه خواهد بود.
برای شرکت هایی که مجموعه ای متنوع ازمحصولات یا خدمات را ارائه میدهند اطلاع رسانی در مورد آنها امری حیاتی است که می تواند نشان دهنده آن باشد که شرکت صرفآ درصدد فروش محصولات خود نیست بلکه انتخاب صحیح مشتری با توجه به نیاز واقعی اش برای شرکت حائز اهمیت است.اما باید گفت این تازه پس از فروش است که ماجرا آغاز می شود. از این نقطه شرکت یا سازمان مذکور می تواند برای خود آبرو و خوشنامی بخرد و کلیه سیستمهای ارتباط و یا حمایت از مشتری در این مقطع نقش حیاتی را بازی می کنند. متاسفانه در کشور ما این بخش مهم در بهترین حالت مترادف شده است با یک بخش خدمات پس از فروش که قضاوت در مورد وضعیت کلی آن را به خواننده واگذار نموده اما نمی توانم تعجب خود را از کم توجهی حتی برخی شرکتهای بزرگ بین المللی به این امر خطیر غافل کنم.این وظیفه مشاورین روابط عمومی آنهاست که به آنها یادآوری کنند که براحتی می توان با کم توجهی به امر ارتباط و حمایت از مشتری خوشنامی خود را از دست داد پس اگر آنرا به دست توزیع کنندگان خود سپرده ایم باید برای نظارت و کنترل بر آن برنامه نیز داشته باشیم.
بحث فوق که اندکی نیز به درازا کشید معرف بخشی از خط مشی جامع ارتباطات (Communication Strategy) یک شخص، سازمان ویا شرکت است که روابط عمومی (Public Relations) نام دارد . بخشی که اذهان مردم را شکل میدهد. نگارنده معتقد است درکشور به این حوزه توجه شایسته ای نشده است و شاید یکی از موانع موجود آن باشد که دربسیاری از اوقات آنرا با تبلیغات اشتباه گرفته ایم.در ادامه خواهیم دید که چرا روابط عمومی تبلیغات نیست.
حمیدرضا نیکدل
وبلاگ ارتباطات اجتماعی