- شرکتی شماره تلفن اشتباهی را بر روی کاتالوگ خود ثبت کرده بود. فردی که شماره اش اشتباهی ذکر شده بود دچار مشکلات زیادی شد. شرکت مورد نظر که یک شرکت تولید کننده مبلمان بود نه تنها خط تلفن این فرد را خریداری کرد، خط تلفن دیگری نیز به هزینه شرکت برای این فرد خریداری کرد. از دیگر سو در حرکت جالب تری کل منزل فرد مورد نظر را با مبلمان شرکت خود مبله کرد و رضایت کامل را فراهم آورد.
- یک خشک شویی برای مطرح کردن خود در محله به هم محله ای ها علام کرد: "لباس های کهنه خود را به ما تحویل دهید، ما آنها را شسته و اتو کرده و به مستمندان اهدا می کنیم."
- شرکت تولید کننده البسه ای نتوانست اجناس خود را در زمان مقرر وارد بازار کند. این یعنی بحران. اما روابط عمومی قوی می تواند هر وضعیت بحرانی را به فرصتی برای تبلیغات تبدیل کند. این شرکت نیز چنین کرد: هزار نفر اولی که شلوارهای کهنه خود را برای کمک به مستمندان به این شرکت ارسال می داشتند در ازای آن شلوار نو دریافت می کردند.
- یک هتل مایل بود جریان بازسازی 50میلیون دلاری خود را در رسانه های اعلام کند اما مشکل اینجا بود که رقم خرج شده استثنایی نبود که سردبیران مایل به درج آن در رسانه ها باشند. پس هتل یک جریان سمبلیک و جالب ترتیب داد: مردم در یک روز خاص می توانستند به لابی هتل مراجعه کرده و به صورت رایگان از خدمات مانیکور، اصلاح صورت و مو و آرایش و واکس، مشاوره جراحی زیبایی و ... استفاده کنند. با برنامه "خود را بازسازی کنید" به آسانی خبر بازسازی هتل نیز در رسانه ها درج شد.
- شرکت IKEA (تولید کننده مبلمان) جهت حمایت از کودکان آسمی مبلمان بادکنکی تولید کرد و طی یک مسابقه از آن بهره گرفت.
برداشت آزاد از کتاب روابط عمومی به زبان آدمیزاد (جهت اطلاعات بیشتر از کتاب به آرشیو "معرفی کتاب" مراجعه فرمایید.)