سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مدیر وبلاگ
 
روابط عمومی به زبان آدمیزاد
این تارنما میعادگاهی است برای تمامی علاقمندان به مباحث روابط عمومی، مدیریت، خلاقیت، راهکارهای کسب موفقیت، کارآفرینی و ...؛ اگر ارایه کننده کالا و خدمات هستید، اگر وبلاگ نویسید یا به هر روش دیگری به اشاعه افکار خود می پردازید سری به ما بزنید: کلیه افراد علاقمند می توانند در یک دوره یک ماهه آزمایشی با وبلاگ "روابط عمومی به زبان آدمیزاد" (مهر 84) همکاری نمایند در صورت احراز شرایط با ما خواهید ماند. افراد غیر فعال و یا فعال در زمینه غیر مرتبط حذف خواهند شد.
نویسندگان وبلاگ
آمار واطلاعات
بازدید امروز : 24
بازدید دیروز : 863
کل بازدید : 709022
کل یادداشتها ها : 350
خبر مایه

موسیقی


((خوشا جامی در دست ، اما خشک ، خشکتر از لب.

بسوی هر سراب گریزان شتافتن.

اما نا امید و شکسته بر خاک داغ و بی ترحم در افتادن.

دریغا انتظار ، ایستادن و ایستادن.

سالها و سال ، قرنها و قرنها در چهارراه چشم انتظاری افسرده شدن)). 

*؟؟؟*  

 همو گفت معلم شهید : "پیش ازآنکه بیندیشی که چه بگویی بیندیش که چه می گویم" تنها نشسته ام و در فکر فرورفته که حرف های ناگفته ام را چگونه بیان کنم.حرفهای ناگفته ،حرف هایی که شایدهیچگاه نتوانم به درستی آن رابیان کنم.

آیا این سخن ((شاندل)) را شنیده ای که: "هرکسی حرف هایی برای ناگفتن دارد" ، حرفهائی برای ناگفتن و چه دردآور است. 

همیشه افرادی هستند که زیادحرف می زنند و همیشه اکثر انسان ها که خود را انسان می پندارند سخنرانان خوبی هستند ، اما چیزی که هست که خود آنها از آن بی اطلاع هستند این است که انسان هایی هستند پر از هیچ ، افرادی خیالی ، وجودهایی ذهنی ، و خود نیز نمی دانند. اما برای خود ارزش زیادی قائلند و ما در این میانه چه هستیم. من چه ؟ تو چه ؟

من ، من کیستم ، من چیستم ، خود نیز نمی دانم ، برای چه آمدم ، نمیدانم ، شاید نمی خواهم به آن فکر کنم ، شاید می ترسم ، آری ترس ، بهترین توجیه برای سکوت ، و سکوت چه زیبا و چه دردناک است. گفتنی ها بسیار است ، گفتنی های زیادی که قابل گفتن نیست و یا شاید بین انسانها قابل گفتن نیست ، آنها که خود را انسان می پندارند.

آری قابل گفتن نیست ، ولی شاید قابل نوشتن باشد ، نوشتن را دوست دارم ، شاید می پرستم ، اما مپندارید که هر آنچه می نویسم تماماً آن چیزی است که میخواهم بگویم و تماماً حرف های خود را در قالب کلمات گنجانده و می گویم.

چرا که کلمات چه قاصر و چه زبونند در بیان ادای حالات و صفات انسانی ( مانند این است که دریایی را در کوزه ای بریزی ) اما باز به ناچاری به این وسیله روی می آورم و می نویسم ، زیرا که در حال حاضر بهترین وسیله میشناسمش ،

من چستم ، تو چیستی ، ما چیستیم ، ما انسان هایی که برای خود وجودی قائلیم ، نه ، اما وجودی نداریم ، نمیتوانیم داشته باشیم ، وجود یکی بیش نیست و ما عین آویختگی به آن وجود می باشیم ، و ما عین نگاه به آن مات و مبهوت به آن می باشیم.

و اگر هر انسانی این را به وضوح می دانست ، هیچگاه در کالبد مادی خود آرام و قرار نداشت و من خود نیز به وضوح به معنای دقیق آن پی نبرده ام و اگر چنین می شد، قطعاً در میان این همه شلوغی و ازدحام جامعه نبودم........... ( ادامه دارد)

 چه دشوار است حقیقت خفته در گور غربت و جهل را بیدار ساختن.


+ درود بر شما. روابط عمومی به زبان آدمیزاد با ادامه معرفی نرم افزار جامع روابط عمومی بروزه!


+ درود بر شما. روابط عمومی به زبان آدمیزاد با ادامه معرفی نرم افزار جامع روابط عمومی بروز شد.


+ درود بر شما. روابط عمومی به زبان آدمیزاد با ادامه معرفی نرم افزار جامع روابط عمومی بروز شد.


+ برای آشنایی با نرم افزار جامع روابط عمومی سری به روابط عمومی به زبان آدمیزاد بزنید.


+ درود بر شما. اگر مایلید بدانید چقدر در روابط عمومی قوی هستید سری به روابط عمومی به زبان آدمیزاد بزنید.


+ به سهامداران خود احترام بگذارید. به آنان نشان دهید که متشخص و امین هستید!


+ تا کنون همه از مشتری مدار گفته اند. سری به روابط عموی به زبان آدمیزاد بزنید و این بار از سهام دار مداری بشنوید.


+ صاحب سهم را مشتری و هواخواه موسسه سازید (1) با افزایش تعدا صاحبان سهام است که می توان دموکراسی اقتصادی را بر پایه های محکم استوار نمود.ادامه...


+ در دنیای تبلیغات خودخواه نباشید. تنها تبلیغات سازمان خود را پیش نبرید گاهی حمایت تبلیغات سازمان های غیرانتفاعی بیشتر به شما کمک خواهد کرد.(اصلاعات بیشتر در روابط عمومی به زبان آدمیزاد)


+ گاهی ممکن است برنامه ای را با زحمات و هزینه زیاد دنبال کنید بدون به دست آوردن کوچکترین نتیجه.پس همیشه برنامه های خود را ارزیابی کنید. سری به روابط عمومی به زبان آدمیزاد بزنید تا با نمونه ای از این مشکل آشنا شوید.






طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ