در گذشته اوضاع چنین بود
آنکس که بداند و بداند که بداند اسب خرد از گنبد گردون بجــــــهاند
آنکس که بداند و نداند که بداند بیدارش نمایید که بس خفتــــه نماند
آنکس نداند و بداند که نداند لنگان خرک خویش به منزل برساند
آنکس که نداند و نداند که نداند در جـــــــــــهل مرکب ابدالدهر بماند
اما اکنون ا وضاع چنین است بدانید
آنکس که بداند و بداند که بداند باید برود غازبه کنجی بچــــــراند
آنکس که بداند و نداند که بداند بهتر برود خویش به گوری بتپاند
آنکس که نداند و بداند که نداند با پارتی و پول خر خویش بـــراند
آنکس که نداند و نداند که نداند برپست ریــــاست ابدالدهر بـــماند