همه ارتباط برقرار می کنند اما این که یاد بگیرید چطور خوب ارتباط برقرار کنید نیازمند داشتن مهارت است. برای این که در کار و تجارت موفق شوید (یا هر عرصه دیگر از زندگی)، باید بتوانید مهارت های ارتباطی را خوب یاد بگیرید. برای بعضی ها ارتباط برقرار کردن ساده است. بعضی ها ذاتاً استاد ارتباط برقرار کردن هستند و اعتمادبه نفس بسیار زیادی برای اینکار دارند. اما بقیه چطور یاد می گیرند که با دیگران ارتباط برقرار کنند در این جا به 7 راهکار برای ایجاد ارتباط موفق اشاره می کنیم.
اعتماد به نفس
مهارت های مردمی خوب با اعتماد به نفس شروع می شود. وقتی کسی اعتماد به نفس داشته باشد خیلی خوب معلوم می شود. اعتمادبه نفس مثل آهن ربایی بقیه را به سمت شما می کشاند و رفتارهایتان نشان می دهد که ارزش صرف وقت و تلاش را دارید. وقتی حس قوی نسبت به خودتان داشته باشید، خیلی سریع از گپ کوتاهی که با کسی دارید گذشته و فرصتی در اختیارتان قرار می دهد که بتوانید بدون اتلاف وقت به قلب رابطه دست یابید.
وقتی می خواهید رابطه ای موثر داشته باشید، یکی از مهمترین قوانینی که باید رعایت کنید این است که مستقیم به چشم های طرف مقابل نگاه کنید. کسانی که اعتماد به نفس کافی ندارند از ارتباط چشمی خودداری می کنند. خودداری از ارتباط چشمی نشان دهنده عدم علاقه یا بدتر از آن عدم صداقت است. وقتی دو نفر با هم ارتباط چشمی برقرار می کنند، ارتباطی موثر شکل می گیرد. ارتباط چشمی با حرف هایی که می زنید هم اعتبار می بخشد.
علاقه نشان دهید
خیلی ها مرتکب این اشتباه می شوند که زیاد درمورد خودشان حرف می زنند. هیچ چیز بدتر از لاف زدن درمورد خود، یک ارتباط را خراب نمی کند. یکی از بهترین راهکارها برای این که یاد بگیرید چطور با مردم ارتباط برقرار کنید این است که به جای این که آن ها را مجبور کنید به حرف هایتان گوش دهند، از آن ها بخواهید درمورد خودشان حرف بزنند. این باعث می شود طرف مقابل احساس راحتی بیشتری کرده و اعتمادبه نفسش بالا رود. همچنین موقعیتی ایجاد می کند که فرد مقابل هم همین کار را برای شما بکند و به حرف هایتان گوش دهد.
هنرمندانه سوال بپرسید
یکی از سریع ترین راه ها برای شکستن قفل سکوت پرسیدن سوال هایی است که به توان آن ها را خیلی راحت با بله یا خیر جواب دارد. با پرسیدن سوالی که به یک جواب با جزئیات بیشتر نیاز هست، فرد مقابل باید توضیح بیشتری بدهد و اطلاعاتی که دارد را در اختیارتان بگذارد.
بخشی از ارتباط موفق یاد گرفتن این است که سوالاتی را مطرح کنید که فرد مقابل را به فکر کردن وا دارد. یک چیز به دیگری منتهی می شود و در مدت کوتاهی داستان هایی بین دو طرف منتقل می شود و یخ رابطه می شکند.
آب و هوا را فراموش کنید و بحث را از سیاست و مذهب هم دور کنید. درمورد لباسی که طرف مقابلتان پوشیده است نظری بدهید. البته باید سعی کنید که طرفتان را با سوالاتتان بمباران نکنید. این باعث می شود فرد معذب و خسته شود. یادتان باشد مکالمه را نباید به بازجویی تبدیل کنید.
وقتی می خواهید اسم کسی را بپرسید، فورا آن را تکرار کنید. بلند گفتن یک اسم کمک می کند بهتر در خاطرتان بماند. از اسم طرف مقابلتان در طول مکالمه استفاده کنید و لبخند زدن هم فراموش تان نشود.
دو بار گوش کنید، یک بار حرف بزنید
می گویند به یک دلیلی خدا دو گوش و یک دهان به شما داده است. دلیل آن این است که باید دوبرابر آنچه که حرف می زنید، گوش دهید. درارتباط با مهارت های مردمی، این یعنی وقتی فرد مقابلتان صحبت می کند، باید همه توجهتان را به او بدهید. نباید غرق این فکر شوید که بعد از آن شما چه باید بگویید یا بعداً چه اتفاقی می افتد یا هر فکر بی ارتباط دیگری. تمرکز کنید، اطلاعاتی که ارایه می شود را جذب کرده و راهی برای دنبال کردن صحبت او با پرسیدن یک سوال مرتبط با موضوع پیدا کنید.
در چیزهایی که طرف مقابل تان علاقه دارد، علاقه نشان دهید و اگر موضوع بحث چیزی است که هیچ از آن نمی دانید، می توانید از آن به نفع خودتان استفاده کنید. اطلاعات بیشتر در مورد آن موضوع کسب کنید. اعتراف کنید که برایتان موضوع آشنایی نیست و از او بخواهید که بیشتر درمورد آن با شما حرف بزند. مردم دوست دارند چیزهایی که می دانند را با بقیه درمیان بگذارند و این اعتماد به نفس آنها را خیلی بالا می برد. وقتی موضوع مورد علاقه طرف مقابلتان را پیدا کردید، دیگر هیچ مشکلی وجود نخواهد داشت.
توانا بود هرکه دانا بود
ارتباط موثر و موفق با دانش شروع شده و خاتمه می یابد. کسانی که مسافرت می کنند، مطالعه می کنند یا از جریانات روز باخبرند برای هم صحبتی فوق العاده اند. هرچه فردی تجربیات بیشتری از زندگی داشته باشد، بهتر می تواند با دیگران ارتباط برقرار کند.
کسانی که مسافرت می کنند توانایی این را دارند که فرهنگ ها و مردمان دیگر را بهتر درک کنند و آن هایی که زیاد مطالعه می کنند، درمورد همه موضوعات اطلاعات کافی دارند و می توانند خود را با هر مکالمه ای تطبیق دهند. شخصی که در فعالیت های مختلف شرکت دارد، مطمئنا می تواند با افراد دیگر وجه اشتراک پیدا کرده و مکالمه را به جریان بیندازد.
ریسک کنید
عزت نفس هم معنای اعتماد به نفس است و حتی با وجود طرد شدن، عزت نفس یک شخص هیچ تغییری نمی کند. بیشتر وقت ها افراد بخاطر اینکه از طرد شدن واهمه دارند، از فرصت ها استفاده نمی کنند. طرد شدن باعث می شود فرد احساس حقارت کند. در واقعیت، طرد شدن عزت نفس فرد را تغییر نمی دهد. شما همان فرد باقی می مانید، به همان اندازه ارزشمند و مهم که قبل از شروع مکالمه بودید.
هیچ کس نمی تواند عزت نفس شما را بگیرد. فقط خودتان هستید که می توانید این کار را بکنید. طرد شدن تازمانی که اتفاق نیفتاده است یک توهم است، چرا باید وقتتان را نگران این که اگر این اتفاق بیفتد یا آن اتفاق بیفتد هدر دهید؟ از فرصت استفاده کنید و برای آنچه که می خواهید دست به تلاش بزنید. تنها راه یاد گرفتن ارتباط با دیگران از طریق تمرین کردن میسر است.
کم کم شروع کنید
یاد گرفتن این که چطور با آدم ها ارتباط برقرار کنید زمان می برد و هرکس با سرعت مخصوص خودش پیشرفت می کند. کم کم شروع کنید؛ سعی کنید هربار با یکی از این نکات آشنا شوید. در پایه، یک ارتباط خوب با اعتماد به نفس شروع می شود و این رشته ای است که همه چیز را به هم وصل می کند. هر آشنایی کمک می کند اعتماد به نفستان بالاتر رود و تجربیاتتان متفاوت تر شود. یک جای خوب برای تمرین کردن این مهارت های مردمی محل کار است. وقتی صحبت کردن با همکارانتان راحت تر شد، سعی کنید با افرادی از رتبه های بالاتر مثل مدیرانتان صحبت کنید. در زمان کوتاهی، مهارت هایی که یاد گرفته بودید در شما نفوذ کرده و دیگر نیاز به فکر کردن هم ندارد.
هیچ کس تابه حال نگفته است که حرف زدن با آدم ها کار ساده ای است. برای بعضی ها، به دست آوردن اعتمادبه نفس لازم برای شروع مکالمه، قدم بزرگی است. این ممکن است سخت ترین مرحله کار باشد اما وقتی اولین قدم را برداشتید، بقیه آن راحت تر خواهد شد. به خودتان ایمان داشته باشید و بدانید که شما به اندازه طرف مقابلتان باارزش هستید. ارتباط موفق و موثر مهارتی است که همه باید داشته باشند زیرا رمز رسیدن به موفقیت و پیشرفت در جوانب مختلف زندگی است.
اونور دنیا : موفقیت مدیر بر اساس پیشرفت مجموعه تحت مدیریتش سنجیده میشود.
اینور دنیا : موفقیت مدیر سنجیده نمیشود، خود مدیر بودن نشانه موفقیت است.
اونور دنیا : مدیران بعضی وقت ها استعفا میدهند.
اینور دنیا : عشق به خدمت مانع از استعفا میشود.
اونور دنیا : افراد از مشاغل پایین شروع میکنند و به تدریج ممکن است مدیر شوند.
اینور دنیا : افراد مادرزادی مدیر هستند و اولین شغلشان در بیست سالگی مدیریت بزرگترینهای کشور است.
اونور دنیا : برای یک پست مدیریت، دنبال مدیر میگردند.
اینور دنیا : برای یک فرد، دنبال پست مدیریت میگردند و در صورت لزوم این پست ساخته میشود.
اونور دنیا : یک کارمند ساده ممکن است سه سال بعد مدیر شود.
اینور دنیا : یک کارمند ساده، سه سال بعد همان کارمند ساده است، در حالیکه مدیرش سه بار عوض شده.
اونور دنیا : اگر بخواهند از دانش و تجربه کسی حداکثر استفاده را بکنند، او را مشاور مدیریت میکنند.
اینور دنیا : اگر بخواهند از کسی هیچ استفادهای نکنند، او را مشاور مدیریت میکنند.
اونور دنیا : اگر کسی از کار برکنار شود، عذرخواهی میکند و حتی ممکن است محاکمه شود.
اینور دنیا : اگر کسی از کار برکنار شود، طی مراسم باشکوهی از او تقدیر میشود و پست مدیریت جدید میگیرد.
اونور دنیا : مدیران به صورت مستقل استخدام و برکنار میشوند، ولی به صورت گروهی و هماهنگ کار میکنند.
اینور دنیا : مدیران به صورت مستقل و غیرهماهنگ کارمیکنند، ولی به صورت گروهی استخدام و برکنار میشوند.
اونور دنیا : برای استخدام مدیر، در روزنامه آگهی میدهند و با برخی مصاحبه میکنند.
اینور دنیا : برای استخدام مدیر، به فرد مورد نظر تلفن میکنند.
اونور دنیا : زمان پایان کار یک مدیر و شروع کار مدیر بعدی از قبل مشخص است.
اینور دنیا : مدیران در همان روز حکم مدیریت یا برکناریشان را میگیرند.
اونور دنیا : همه میدانند درآمد قانونی یک مدیر زیاد است.
اینور دنیا : مدیران انسانهای ساده زیستی هستند که درآمدشان به کسی ربطی ندارد.
اونور دنیا : برای مدیریت، سابقه کار مفید و لیاقت لازم است.
اینور دنیا : برای مدیریت، مورد اعتماد بودن کفایت میکند.
اونور دنیا : مدیر فعالترین فرد سازمان است با مشغله فراوان.
اینور دنیا : مدیر کم کارترین فرد سازمان است با مشاغل فراوان
اغلب روابط عمومی سایبر تصور داشتن یک سایت یا تنها استفاده از امکانات آنلاین را در ذهن متبادر می سازد. اما روابط عمومی سایبر دارای شاخصه های مهم تری است که توسط فضای سایبر اجرایی می شود. طی پست زیر که بخش های برگزیده کتاب روابط عمومی در فضای سایبر دکتر محمد سلطانی فر است به بررسی این ویژگی ها خواهیم پرداخت.
1- پیام ویژه هر مخاطب و تا حد ممکن غیرمستقیم ارسال می شود.
2- حریم شخصی مخاطب حفظ می شود.
3-ارسال پیام به مخاطبان اصلی و مستقیم است.
4- تمایز بین فرستنده و گیرنده که برای تعریف قدیم مخاطبان ضروری بود دیگر اعتباری ندارد.
5- دسترسی به اطلاعات تازه تر را ممکن می سازد.
6- ارسال پیام چند رسانه ای میسر است.
7- خطابه (یک نفر برای همه یا از طرف رسانه به مخاطب) به گفتگو میان کسانی که مخاطب شناخته می شدند تبدیل شده است.
8- منابع متعدد برای کسب حقیقت فراهم می نماید.
9- مدل ارتباطی از "مرکز-پیرامون" به مدل های متنوعی چون مدل "مشاهده ای" تغییر کرده است و مخاطب آنچه را می خواهد، هرگاه بخواهد، می جوید و برمی گزیند. مدل دیگر در روابط عمومی سایبر مدل ارتباطی "دوسویه" است.
10- مخاطبان با تابعیت بین المللی پدید می آورد.
11- رسانه الکترونیک انسان را بی ثبات و تغییر پذیر می کند.
12- فقدان سانسور
13- نابرابری را در دسترسی به اطلاعات افزایش می دهد.
14- منجر به رواج فردگرایی و انزواطلبی می شود.
15- ارتباط شخصی و مشارکتی می شود و مخاطب غیرفعال نیز گزینشگر و مشارکتی می شود.
16- عصر رسانه شخصی و مشارکتی را آغاز کرده است.
17- استراتژی روابط عمومی در سطوح خرد و تخصصی طراحی می شود.
18- ارتباط متعادل در روابط عمومی الکترونیک بصورت مجازی است.
19- ارتباط one to many به ارتباط one to one و many to many تبدیل می شود.
موقع زنگ تفریح در مدرسه پیش دبستانی است، گروهی از پسرها و دخترها بر روی علفها میدوند. سارا زمین میخورد و زانویش زخم میشود و شروع به گریه میکند. اما همه پسرها به جز شهلا که میایستد به دویدن ادامه میدهند. سارا همچنان گریه میکند تا این که شهلا به نزدش میرود و زانوی خودش را میمالد و میگوید: من هم زانویم زخم شده.! روانشناسان این چنین رفتاری را هوش بین فردی مینامند. شهلا معمولا احساسات همشاگردیهای خود را خیلی خوب تشخیص میدهد و خیلی سریع با آنها ارتباط برقرار میکند.
این فقط شهلا بود که به درد و ناراحتی سارا توجه کرد و سعی کرد به او دلداری بدهد، اگرچه تنها کاری که توانست بکند مالیدن زانوی خودش بود. شهلا با همین عمل کوچک خود نشان داد که استعداد درک دیگران را دارد. چنین مهارتهایی در دوره پیش دبستانی جوانههای استعدادهایی هستند که بعدها در زندگی پخته و کامل میشوند و برای برقراری رابطه نزدیک و صمیمانه با دیگران ، در ازدواج ، دوستی یا شرکت در کار اساسی هستند.
هاچ و گاردنر معتقدند هرکس چهار خصوصیت زیر را داشته باشد، صاحب هوش بین فردی است:
داشتن ابتکار عمل برای هماهنگ کردن فعالیتهای عدهای از افراد. این استعدادها را میتوان در کارگردانان تئاتر ، افسران ارتش و مدیران شرکتها و سازمانهای مختلف مشاهده کرد. در کودکی ، این گونه افراد در زمین بازی ، کاپیتان تیم هستند و درباره نحوه بازی تصمیمگیری میکنند.
استعداد میانجیگری ، جلوگیری از بروز اختلاف ، حل و فصل دادن به مشکلات. افرادی که از این خصوصیت برخوردارند برای داوری کردن در مشاجرات مناسب هستند و نقش میانجی را خیلی خوب بازی میکنند. برای مشاغل سیاسی و حقوقی عالی هستند. در کودکی همان کسانی هستند که بحث و جدل در زمین بازی را فرو مینشانند.
استعداد همدردی و دلجویی از دیگران. کسی که دارای این ویژگی باشد، خیلی راحت با دیگران روبرو میشود و در قبال احساسات دیگران احساس مسئولیت میکند. هنر ایجاد رابطه. این گونه افراد میتوانند همسران قابل اعتماد ، رفقای صمیمی ، شرکای تجاری مناسب و بازیکنان تیمی خوبی باشند. در دنیای تجارت میتوانند مامور فروش یا مدیران شایستهای باشند. برای شغل معلمی عالی هستند. بچههایی مثل شهلا با همه افراد دورو بر خود خیلی خوب کنار میآیند و به راحتی داخل بازی میشوند و همواره شادند. این گونه بچهها احساسات دیگران را از روی چهره شان به خوبی میخوانند و در بین همشاگردیهای خود خیلی محبوب هستند.
شناخت و بصیرت درونی راجع به عواطف. انگیزهها و علایق دیگران. این گونه افراد به راحتی میتوانند با دیگران رابطه صمیمی برقرار کنند. آنها با این توانایی خود میتوانند مشاور یا رواندرمانگر خوبی باشند و اگر کمی بر طبع ادبی خود نیز بیفزایند، رمان نویسان خوبی از آب درمیآیند.
مهارتهای فوق ، عوامل ضروری بر جذبه جادویی و موفقیتهای اجتماعی هستند. افرادی که از هوش اجتماعی خوبی برخوردارند، به راحتی با دیگران رابطه برقرار میکنند، احساسات و واکنشهای مردم را به خوبی پیشبینی کرده و به آن جهت میدهند و مشاجرات را حل و فصل میکنند. آنها از آن دسته افراد هستند که همه دوست دارند با آنها باشند. چون رفتارشان دلگرم کننده و روحیه بخش است و خلاصه مهره مار دارند.
اما اگر این مهارتهای اجتماعی به کمک درک هوشمندانهای از احساسات و نیازهای حقیقی شخص متعادل نشوند، آن گاه ممکن است به موفقیتهای اجتماعی توخالی و بیثباتی منجر گردند. این اظهار نظر مربوط به مارک اسنایدر روانشناس دانشگاه مینهسوتا است که در مورد افرادی تحقیق کرده است که مهارتهای اجتماعیشان آنها را به بوقلمون صفتان اجتماعی تبدیل کرده است. بوقلمون صفتان اجتماعی کسانی هستند که هر کاری را برای مورد توجه واقع شدن انجام میدهند. اسنایدر میگوید :نشانه کسی که به بوقلمون صفتی دچار شده این است که وی از نظر اجتماعی خیلی محبوب و دوست داشتنی است، ولی روابط خصوصی پایدار و ارضا کنندهای ندارد. به هرحال روش صحیح آن است که مهارتهای اجتماعی را با صداقت کامل مورد استفاده قرار دهیم.
بوقلمون صفتان اجتماعی اگر لازم باشد برای پسند مردم یک چیز میگویند، اما چیز دیگری را انجام میدهند. آنها به راحتی با این تضاد که میان چهره اجتماعی و چهره فردی و خصوصیشان وجود دارد، کنار آمده و زندگی میکنند. چنین افرادی به جای آن که به سادگی احساس واقعی خود را بروز دهند همواره در جستجوی نشانهای هستند تا بفهمند دیگران چه انتظاری از آنها دارند. آنها از قابلیتهای اجتماعی خود استفاده کرده و اعمال خود را با موقعیتهای متمایز اجتماعی تنظیم میکنند و در هر جمعی به رنگ خاصی در میآیند تا مورد توجه و پسند دیگران قرار بگیرند.
نوع دیگری از خویشتن نگری وجود دارد که بوقلمون صفتان اجتماعی را از کسانی که مهارتهای اجتماعی خود را با خلوص نیت بکار میبرند متمایز میکند و این همانا صادق بودن با خویشتن است. زیرا باعث میشود اعمال و رفتار شخص ، بدون در نظر گرفتن پیامدهای اجتماعی ، با عمیقترین احساسات و عواطف وی هماهنگ گردد. این صداقت عاطفی بطور آگاهانه راه را بر هر نوع فریب و نیرنگ میبندد، اقدام شجاعانهای که بوقلمون صفتان اجتماعی هرگز جرات انجام آن را ندارند.
معرفی کتاب روابط عمومی در عصر دیجیتال نوشته جان شنتون
چنان چه می خواهید فعالیت تجاری تان با موفقیت رو به رو گردد، مهم ترین مساله آن است همواره تلاش کنید که به یک افسانه تجاری تبدیل شده و روی صفحه رادار مشتریان بالقوه خود ظاهر شوید. ص 8
نویسنده برای یافتن خود و مطرح کردن خود توسط روابط عمومی پیشنهاد می کند ابتدا به 11 سوال زیر پاسخ دهید:
1- ماکیستیم؟
نام، محل و اطلاعات تماس شرکت ما چیست؟ کارکنان ما چه کسانی هستند؟ حرفه ما در چه زمینه ای است؟ به عنوان مثال آیا راه آهن مربوط به اداره قطارهاست یا مربوط به ارایه خدمات حمل و نقل؟ در این باره فکر کنید.
2- وجه تمایز ما از دیگران چیست؟
پیشنهاد فروش منحصر به فرد ما که موجب تمایز ما در عرصه رقابت می گردد چیست؟ آیا از هیچ چیزی که موجب تمایز شما از دیگران شود، برخوردارید؟ اگر به دنبال شهرت هستید، بهتر است از چیزی بهره مند شوید که خاص خودتان است.
3-این اواخر چه کارهایی انجام داده ایم؟
امسال یا طی دو سال گذشته به چه پیشرفت هایی نایل شده ایم؟
4- برای انجام چه کارهایی که ممکن است که به کل جامعه مربوط باشد برنامه ریزی کرده ایم؟
به دقت به این موضوع بیاندیشید و سعی کنید عملکرد شما با پاسخ های دیگرتان هماهنگ باشد.
5- حقیقتا چه چیزی را به فروش می رسانیم؟
تولیدات، یک تصویر ذهنی؟ موفقیت؟ یک سبک زندگی بهتر؟ توانایی کمک به مشتریان برای انجام بهتر کارهایشان.
6- می خواهیم اقلام فروشی خود را به چه کسانی بفروشیم؟
مشتری ایدآل ما کیست؟ در حال حاضر، خریدار کیست؟ دوست داریم اقلام خود را به چه کسی بفروشیم؟
7- مشتریان بالقوه ما چه وضعیتی دارند؟
محل زندگی و کاری شان کجاست؟
8- در حال حاضر چه کسانی به بازار هدف شما اطلاع رسانی می کنند؟
رقبا؟ کدام رسانه ها؟
9- دیگران چه برداشتی از ما دارند؟
تصویر ذهنی؟ کیفیت محصولات و عرضه آنها به عامه افراد؟
10- با توجه به صنعت و شرایط موجود، چگونه می توانید به بهترین نحو موجب مثبت تلقی شدن در چشم جهانیان شویم؟
تبلیغات؟ اطلاعیه های مطبوعاتی، بسته های رسانه ای؟ نوع دوستی و حمایت های مالی؟ انجام کارهای جالب؟
11- اکنون که تعهد کرده ایم که از طریق معروف ساختن مقوله تجاری و محصولات خود به یک افسانه تجاری تبدیل شویم، چه مشکلاتی می تواند روی دهد؟
اگر رسانه ها به درج اخباری نادرست درباره ما بپردازند، چه خواهد شد؟ اگر محصولات ما معیوب باشند، چه روی می دهد؟ اگر موفق به تحویل به موقع سفارشات نشویم چه خواهد شد؟
جلسه اردیبهشت ماه انجمن روابط عمومی با موضوع تحولات روابط عمومی و تکنولوژی به سخنرانی دکتر سلطانی فر در محل شرکت مدیریت منابع آب برگزار شد.
دکتر سلطانی مدیر واحد 41دانشگاه علمی کاربردی سخنان خود را با طرح چهار پیش فرض آغاز کرد:
1- حرکت روابط عمومی از دولتی به غیردولتی شدن. 2- روند تاثیر و رشد تکنولوژی روندی است که تاثیر بر حجم و زمان جذب مخاطب دارد(حجم بیشتر و زمان کوتاه تر ). 3-تکنولوژی و رسانه بر بحران ها و یکدیگر تاثیر
دارند. 4- روند حرکت رسانه ها فرار از محدودیت های فنی، دولتی و ... است.مشروح مطالب ارایه شده در جلسه بدین شرح است:
اثبات فرضیه نخست:
در کهکشان گوتنبرگ با انقلابی عظیم در دوره ارتباطات از شفاهی به کتبی مواجهیم. این کهکشان تغییراتی پدید آورد اما تنها قدرت ها آن را در انحصار داشتند. در دوره اول این کهکشان شاهد نشریات دوره ای هستیم. مطبوعاتی که در خدمت قدرت طلبی دولت ها بود.
موج بعد مطبوعات، مطبوعات غیردولتی دوره است که منجر به انقلاب فرانسه شد. این نشریات راه به سوی دولت های دموکراتیک گشودند. این روند تا دید فرامرزی مطبوعات ادامه یافت و چون چاپ و نشر گنجایش چنین گسترشی را نداشت تلگراف در 1932 این مهم را میسر کرد. اما تلگراف نیز مانند هر فناوری ارتباطی دیگر نخست به طور انحصاری در اختیار دولت ها قرار داشت و انتقال افکار دموکراتیک محدود شد.سپس نوبت به کهکشان مارکنی و انتقال پیام رادیویی بدون نظارت دولت ها رسید. در ایران و انقلاب مشروطه نیز به خوبی شاهد تاثیر پیام های تلگرافی در تسریع بخشی روند انقلاب هستیم.
با انتقال امواج تلویزیونی همه نیازهای ارتباطی در یک وسیله گرد آمد. تلویزیون نیز توسط نخستین ماهواره ارسالی توسط روس ها فرامرزی شد.
در سال 1970 اینترنت با وجود برخی محدودیت ها از جمله انتقال توسط خطوط آنالوگ عمومی شد. البته بزودی توسط خطوط فیبر نوری و سپس بی سیم این محدودیت برطرف شد.
اثبات فرضیه دوم:
زمانی که رادیو در 1920 شکل گرفت 39 سال طول کشید تا به 50 میلیون مخاطب رسید. تلویزیون در 1936پا به عرصه گذاشت و 13 سال طول کشید تا به 50 میلیون کاربر دست یافت. اینترنت از سال 1970 عمومی شد و 4 سال طول کشید تا به رقم 50 میلیون کاربر برسد. اما در 1998 گوگل طی 2/5 تا 3/5 سال به رقم مشابه دست یافت. وب نویسی در سال 1999 آغاز و طی 2 سال به رقم 50 میلیون مخاطب (مخاطب و نه بلاگر) رسید. هم اکنون 12میلیون وبلاگ نویس در ایران فعال هستند و نخستین بلاگر ایرانی سلمان جلیلی بود که در 16شهریور 1380 آغاز به فعالیت کرد. هم اکنون ایران رتبه 10 یا 12 وبلاگ نویسی را در جهان دارد. به هر حال شاهد کاهش این آمار در سایت
face book (1904)هستیم که طی یک سال و سه ماه به رقم 50 میلیون کاربر رسید. سایت توییتر(2006) در فاصله 10 ماه به رقم مشابه دست یافت. در گذشته استفاده از تکنولوژی انتخابی بود اما اکنون تبدیل به یک ضرورت شده است.اثبات فرضیه سوم:
حکومت ها همواره سعی در انحصاری نمودن وسایل ارتباط جمعی دارند. بخصوص حکومت های دموکراتیک بیش از حکومت دیگری سعی در رسانه سالاری دارند.
نخستین رسانه های نیمه دولتی در ایران، در انقلاب مشروطه مشاهده می شود. اگر تاثیر تلگراف نبود اعتراضات به سراسر کشور شیوع نمی یافت و مشروطه به سرعت شکل نمی گرفت و یا نوع آن متفاوت می شد. از نظر فوکو انقلاب اسلامی ایران نوعی از شکل گیری قدرت نرم بود. به نظر وی قدرتی که از یک اعلامیه یا نوار ساطع می شود چهره نرم قدرت را به نمایش می گذارد و یا حتی رادیو بی بی سی توسط گزارش های خود از کشتارها، اعتراضات و ... نقش کاتالیزور در روند انقلاب اسلامی داشت.
اثبات فرضیه چهارم:
نخستین روابط عمومی جهان در شرکت توسعه راه آهن آمریکا(1897) شکل گرفت. در ایران نیز نخستین واحد روابط عمومی در شرکت ملی نفت (1332)راه اندازی شد. همان طور که مشاهده می شود روابط عمومی ها نخست در بستر حکومتی بودن پیش رفت. ما همواره خط مشی کشورهای غربی را منتها با چند صدسال تاخیر دنبال می کنیم. اکنون نگاه دولت محوری در غرب در حال به سرآمدن است. روابط عمومی می بایست عامل تعامل میان دولت و مردم باشد. اکنون با پیشرفت تکنولوژی بشر محدود به سازمان و کشور نیست و فعال و موثر بودنش در تصمیم گیری ها غیرقابل انکار است.
تئوری سی ان ان می گوید: امروزه افکار عمومی از طریق وسایل ارتباط جمعی در تصمیم گیری قدرت ها موثرند. اما پست سی ان ان علاوه بر آن معتقد است: در کنار تاثیر مردم بر قدرت توسط رسانه، دولت ها نیز از همین طریق بر افکار عمومی تاثیر می گذارند.
در ایران بیش از 90% روابط عمومی ها در بستر حکومتی قرار دارند با این وجود موظفند برای مردم نیز حق قایل شوند. این نگاه الکترونیک است که به همه جوامع تحمیل شده و به گفته مک لوهان که رسانه همان پیام است در صورت پذیرش وسیله ناچار به پذیرش فرهنگ آن نیز هستیم. نگاه ها می بایست به سرعت به نفع افکار عمومی تغییر کنند.
معرفی چند کتاب کاربردی در زمینه روابط عمومی
ü روابط عمومی در اثر دیجیتالو نویسنده جان شنتون، مترجم مهدی باقریان، انتشارات کارگزار روابط عمومی، 1383
ü روابط عمومی در فضای سایبر، نویسنده دکتر محمد سلطانی فر، انتشارات شرکت روابط عمومی و تبلیغات هفت تبلیغ، 1388
ü روابط عمومی کاربردی و فنون گردهمایی ها، نویسنده: مهدی باقریان، انتشارات بوستان کتاب، 1381
ü اصول و آداب تشریفات، نویسندگان: احمد یحیایی ایله ای و برات ا... صمدی راد، انتشارات کارگزار روابط عمومی، 1387
ü استراتژی اقیانوس آبی(چگونه فضای بازاری بدون مدعی خلق کنیم که در آن رقابت معنایی ندارد.)، نویسندگان: دبلیو چان کیم و رنه مابورنیا، مترجم: علیرضا پورممتاز، انتشارات آسیا، 1388
ü روابط عمومی؛ کاربردها و تاکتیک ها، نویسندگان: دنیس ال. ویلکاکس، گلنت تی. کمرون، فیلیپ اچ. آولت، ورن کی. ایجی، مترجمان: دکتر سید محمد اعرابی و داوود ایزدی، انتشارات دفتر پژوهش های فرهنگی 1386
ü روابط عمومی؛ نقش، فرایند و استراتژی، دنیس ال. ویلکاکس، گلنت تی. کمرون، فیلیپ اچ. آولت، ورن کی. ایجی، مترجمان: دکتر سید محمد اعرابی و داوود ایزدی، انتشارات دفتر پژوهش های فرهنگی 1386
BIG IDEAS: A STRATEGIC APPROACH
روش استراتژیک
Big ideas are designed to solve communication problems. If they are not strategic then they are not Big Ideas, but rather just random thoughts. There are two keys to effective public relations ideas: the first is that they must be inherently interesting and the second is that there must be some logical connection between the great idea and the organization"s communication ives. PRSA"s Silver Anvil awards and inside PR"s CIPRA (Creativity in Public Relations Award) are given to public relations programs that have successfully addressed some issue both strategically and creativity. Some of the winners will be used here to illustrate different aspects of Big Ideas.
ایده های بزرگ برای حل مسائل ارتباطی طراحی شده اند. اگر استراتژیک نباشند آنها را نمی توان ایده بزرگ نامید بلکه تنها افکار تصادفی هستند. دو روش برای ایدهای موثر روابط عمومی وجود دارد: نخست آنکه بطور ذاتی جالب باشند و دوم آنکه باید ارتباط منطقی میان ایده اصلی و مقاصد ارتباطی سازمان وجود داشته باشد. PRSA"s Silver Anvil awards and inside PR"s CIPRA (جایزه خلاقیت در روابط عمومی) به برنامه های روابط عمومی ای تعلق می گیرد که بطور همزمان خلاقانه و استراتژیک باشند. برخی از برنده هایی که اینجا به آنها خواهیم پرداخت از نمونه های متفاوت ایده بزرگ بهره برده اند.
The communicator"s mission is to stage the Big Idea, to find an exciting new way of presenting an idea in order to communicate a persuasive message that in its strategic language may sound like a dull piece of business writin. Finding the brilliant creative concept involves what some experts have called "The Creative Leap." The difference between the dull business language and the Big Idea represents the "leap." Strategy statements are often outlines or platforms for in-house discussion and agreement--not messages that will persuade people about something and captivate their minds.
وظیفه ارتباط گر سازماندهی ایده بزرگ است برای پیدا کردن یک راه جدید ارایه یک ایده با قصد ارسال یک پیام اقنا کننده که در زبان استراتژیک ممکن مانند یک نمایشنامه کند تجاری بنظر بیاید. دریافت مفهوم خالق با استعداد شامل آن چیزی می شد که کارشناسان آن را جهش خلاق نامیده اند.تفاوت بین زبان کند تجاری و ایده بزرگ در "جهش" است. بیانیه های استراتژیک اغلب کلی یا بنیادی برای مبحث درون سازمانی و موافقت. نه پیام هایی که مردم را درباره چیزی ترغیب خواهد کرد و ذهن آن را اسیرکند.
THE BIG IDEA: CREATIVITY IN PUBLIC RELATIONS
ایده بزرگ: خلاقیت در روابط عمومی
Behind every good public relations campaign is a "Big Idea," the creative concept that makes the message attention getting and memorable. Creative thinking that produces Big Ideas is important in public relations because PR messages have to break through the clutter of a busy media environment and impact on their targeted audience"s opinions and attitudes. These creative concepts have to solve communication problems in an original way and be interesting enough that they captivate the minds of the target audience.
پشت سر هر کمپین خوب روابط عمومی یک "ایده بزرگ است" ، مفهوم خلاقیت است که پیام را مورد توجه و به یادماندنی می کند. تفکر خلاق در تولید ایده های بزرگ در روابط عمومی بسیار مهم است زیرا پیام های روابط عمومی باید در فضا درهم برهم و شلوغ رسانه ای موفق بشود و بر روی عقیده و رفتار مخاطب هدف اثر بگذارد. این مفاهیم خلاقانه باید مشکلات ارتباطی را به یک روش جالب توجه حل کند تا توانایی تسخیر ذهن مخاطب هدف را داشته باشد.
An example of a Big idea that captivated its audience is Snapple"s Letters campaign, an idea created by the PR department at Kirschenbaum & Bond. The phenomenon behind this Big Idea is that people want ownership of Snapple and they are willing to write to the company about their relationship with this drink. The first unsolicited letters related how the writers feel--that they discovered it, they want to own it, and they are driven to share the news with others.
یک مثال از یک ایده بزرگ که مخاطبانش را فریفت عملیات نامه های اسنیپل است. یک ایده روابط عمومی ایجاد شده در واحد روابط عمومی Kirschenbaum & Bond. پدیده پشت این ایده بزرگ این است که مردم خواهان مالکیت اسنپل هستند و آنها مشتاقند در باره رابطه شان با این نوشیدنی به کمپانی بنویسند. نخست نامه های ناخواسته مربوط بودند به اینکه چطور نویسندگان حس می کنند که آنها این نوشیدنی را کشف کردند، آنها خواهان مالکیت اون هستند و آنها واداشته شده اند این خبر را با دیگران به اشتراک بگذارند.
The letters gave the agency an idea for a campaign based on a Snapple employee named Wendy who receives the letters, reads them, and responds to them. The campaign features real letters from real people who have tried the beverage and love it. The television production crews travel to these people"s home towns and film them there--a technique which could backfire when you put untrained performers on camera, or could be a stroke of genius if they project an infectious enthusiasm, as has happened. The filming also becomes a publicity event at the local level because the company involves the community in the release of the commercials. This incredible relationship evolved to the point that Snapple eventually was receiving some 20 boxes of letters a month.
نامه های این ایده ای رو به آژانس داد بر مبنای وندی کارمند آژانس که نامه های رو دریافت می کرد، می خواند و پاسخ می داد. عملیات نامه های واقعی از افراد واقعی که نوشیدنی رو امتحان کرده بودند و عاشقش شده بودند را نمایان می کند. گروه تولیدات تلویزیونی به شهر این افراد سفر کردند و از آنها در آنجا فیلم گرفتند. اون تکنیکی بود که می توانست به دلیل استفاده از اجراکنندگان آموزش ندیده در مقابل دوربین نتیجه معکوس بدهد یا می توانست یک حرکت خلاق باشد اگر آنها یک اشتیاق مسری را شکل می دادند همان که اتفاق افتاده است. فیلم موجب آوازه گری در سطح محلی شد زیرا کمپانی جامعه را در نشر آگهی تجاری درگیر کرده بود. این رابطه باورنکردنی منتج شد به اینکه اسنپل 20 جعبه نامه در ماه دریافت می کرد.
Chapter 37 in The Handbook of Strategic Public Relations and Integration, Clark Caywood, ed., New York: McGraw Hill, 1997
فصل 37 در کتاب راهنما استراتژیک روابط عمومی و جذب در جامعه ، کلارک Caywood ، اد ، نیویورک : مک هیل ، 1997
2-16 مدیریت کاربران
مدیر سیستم در این بخش میتواند به تعداد نامحدود برای سیستم کاربر تعریف کند. سطح دسترسی هر یک از کاربران به صورت جداگانه قابل تعریف است و می توان مشخص کرد که هر یک از کاربران سیستم به کدام بخش یا بخش های سیستم دسترسی دارند. این قابلیت ، سیستم را از لحاظ امنیتی بسیار قدرتمند ساخته است.
مدیر سیستم می تواند امکان دسترسی کاربران را به بخش های مختلف سیستم مشخص کند. همچنین می توان مشخص کرد که آیا کاربر مورد نظر می تواند اطلاعات را تغییر دهد یا فقط اجازه مشاهده آنها را دارد.
3-16 تهیه پشتیبان
به راحتی میتوان از کلیه اطلاعات آرشیو شده در روابط عمومی در فواصل دلخواه فایل پشتیبان بر روی CD یا DVD و ... تهیه نمود. به این ترتیب مدیریت روابط عمومی میتواند اطمینان حاصل نماید که از کلیه اطلاعات تولید شده در روابط عمومی نسخه پشتیبان دارد و هیچگاه اطلاعات عملکرد ، تصاویر ، تبلیغات ، نشریات ، اسناد و صدها قلم اطلاعاتی تولید شده در روابط عمومی از بین نخواهد رفت.
ابزارهای بکار برده شده در پیاده سازی نرمافزار :
نرمافزار سیستم جامع روابط عمومی با آخرین متدولوژیها و جدیدترین ابزارهای برنامهنویسی تهیه شده است تا علاوه بر سرعت بالا و سهولت استفاده کاربران، بتواند بیشترین امکانات ممکن را در اختیار کاربر قرار دهد.
· بانک اطلاعاتی : Microsoft SQL Server 2005
· پیاده سازی : با استفاده از Microsoft Visual Studio 2005 ، .Net Framework 2.0 و Crystal Reports 11