سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مدیر وبلاگ
 
روابط عمومی به زبان آدمیزاد
این تارنما میعادگاهی است برای تمامی علاقمندان به مباحث روابط عمومی، مدیریت، خلاقیت، راهکارهای کسب موفقیت، کارآفرینی و ...؛ اگر ارایه کننده کالا و خدمات هستید، اگر وبلاگ نویسید یا به هر روش دیگری به اشاعه افکار خود می پردازید سری به ما بزنید: کلیه افراد علاقمند می توانند در یک دوره یک ماهه آزمایشی با وبلاگ "روابط عمومی به زبان آدمیزاد" (مهر 84) همکاری نمایند در صورت احراز شرایط با ما خواهید ماند. افراد غیر فعال و یا فعال در زمینه غیر مرتبط حذف خواهند شد.
نویسندگان وبلاگ
آمار واطلاعات
بازدید امروز : 7312
بازدید دیروز : 2075
کل بازدید : 663027
کل یادداشتها ها : 350
خبر مایه

موسیقی


طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز

جامعه اسلامی به یک آتش فکری انقلابی احتیاج دارد،به مکتب

جامعه اسلامی در برابر استعمار به وحدت احتیاج دارد

و توده های مسلمان در نظام تبعیض به عدالت

این است که به علی احتیاج داریم 

علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را

که به ماسوا فکندی همه سایه‌ی هما را

دل اگر خداشناسی همه در رخ علی بین

به علی شناختم به خدا قسم خدا را

به خدا که در دو عالم اثر از فنا نماند

چو علی گرفته باشد سر چشمه‌ی بقا را

مگر ای سحاب رحمت تو بباری ارنه دوزخ

به شرار قهر سوزد همه جان ماسوا را

برو ای گدای مسکین در خانه‌ی علی زن

که نگین پادشاهی دهد از کرم گدا را

بجز از علی که گوید به پسر که قاتل من

چو اسیر تست اکنون به اسیر کن مدارا

بجز از علی که آرد پسری ابوالعجائب

که علم کند به عالم شهدای کربلا را

چو به دوست عهد بندد ز میان پاکبازان

چو علی که میتواند که بسر برد وفا را

نه خدا توانمش خواند نه بشر توانمش گفت

متحیرم چه نامم شه ملک لافتی را

بدو چشم خون فشانم هله ای نسیم رحمت

که ز کوی او غباری به من آر توتیا را

به امید آن که شاید برسد به خاک پایت

چه پیامها سپردم همه سوز دل صبا را

چو تویی قضای گردان به دعای مستمندان

که ز جان ما بگردان ره آفت قضا را

چه زنم چونای هردم ز نوای شوق او دم

که لسان غیب خوشتر بنوازد این نوا را

«همه شب در این امیدم که نسیم صبحگاهی

به پیام آشنائی بنوازد و آشنا را»

ز نوای مرغ یا حق بشنو که در دل شب

غم دل به دوست گفتن چه خوشست شهریارا

 

شهریار

 

 

عید بر شما مبارک


  

سلام

تبریک و تهنیت به مناسبت ولادت بزرگ مرد تاریخ، حضرت علی (ع)

 

حضرت علی (ع) اخلاق فردی را با ارزش‌های اجتماعی و نظم عمومی مرتبط دانسته‌اند و درباره خوش خلقی می‌فرمایند:

« حُسنُ الخُلقِ فی تَجَنُبِ الحرام و طلبِ الحلال»؛ اخلاق خوش در دوری از حرام و طلب حلال است.

 


  

با سلام

قصد داشتم این پست رو روز قلم بذارم اما به دلیل مشکلاتی که در ورود به سیستم داشتم امکان پذیر نبود. پس با تاخیر روز قلم رو به همه دوستان تبریک می گم:

خدایا ؛

خدایا به من توفیق تلاش در شکست ، صبر در ناامیدی ، رفتن بی همراه ، جهاد بی سلاح ، کار بی پاداش ، فداکاری در سکوت ، دین بی دنیا ، خدمت بی نان ، ایمان بی ریا ، خوبی بی نمود ، گستاخی بی حامی ، عشق بدون هوس ، تنهائی در انبوه جمعیت و دوست داشتن بی آنکه دوست بداند روزی کن.

*معلم شهید دکتر علی شریعتی*  

 

از چه گویم ؟ از چه نویسم ؟ از چه نگارم ؟ از چه ؟ از که ؟ چه کنم که وقت گفتن سکوت سنگین و زجرآور از راه میرسد و راه گفتگو و نفس را می بندد ، چه کنم که در زمان صحبت فشار خاموشی و مهر سکوت بر لبانم چیره شده و زبانم از صحبت باز می ماند ، و به طور وحشتناکی درد غم انگیز و سخت وجودم را فرا می گیرد.

اما راهی باید جست ، بله ، راهی ، که ازقدیم گفته اند هر دردی را درمانی است !

شاید درمان آن نوشتن باشد ، نوشتن و چه زیبا سرگذشت دارد و در بیان وسیله نوشتن ، "قلم " چه نیکو گفت او که بر همه چیز نظارت داردکه : (( ن ، والقلم و مایسطرون )) ، "قلم " چه نیکو وسیله و چه خطرناک وسیله ای است ، آری حضرت دوست همیشه بر ما حکم فرموده است که از این وسیله باید به نیکوئی استفاده نمود ، به نیکوئی میسر نمیشود مگر اینکه همراه با دردی باشد .

درد ، چه زیبا کلمه ای ، زیرا که در این راه ، راههای خطرناک ، راه تیره و تار و پر غبار که مقابل هرکسی قراردارد بهترین وسیله درد است ، درد است که باعث شناخت درمان میشود پس در این راه "الم باید نه قلم" و دراین راه دیوانگی باید نه عقل ، در این راه مجنونی باید ، نه تفکر و مصلحت . زیرا او خود گفت : (( ما انت بنعمه ربک بمجنون )) و تو ای انسان از چه مجنون نیستی ، از چه خود را عاقل می پنداری ، از چه به خدا فخر می فروشی ، از چه مجنونی اهورائی خود را نمی شناسی ، از چه مجنون نمی شوی ، از چه ؟

بله و همو گفت : (( و ان لک لاجراً غیر ممنون )) و ای انسان تو از خدای خود پاداشی بدون منت دریافت داری ، تو ای انسان ، انسانی که فراموشی از نامت پیداست ، "انسان"! تو چیستی ؟ تو ای انسان ، تو !!!

 

و همو گفت: (( فستبصر ویبصرون )) آری زود باشد که ببینی تو و ببینند آنها ، و می بینی ، چه وقت ؟ آیا دوست داری این دیدار به قیامت باشد ؟ نه باید در همین جا ببینی باید در این جا دیده حقیقت بین داشته باشی ، در همین جا در این بیغوله میخانه ، پس بایدابتدا نقش را بشناسی ، ای انسان نقش خود را بشناس ، حقیقت آن را درک کن ،

نقش چیست؟آیابه تنهائی قابل معنی است؟نقش من چست؟نقش تو چیست؟نقش ما چیست؟نفش ما تعلیم ، نقش ما تعلم؟نقش ما آموزاندن ، نقش ما آموختن؟نقش ما صحبت ، نقش ما گوش فرادادن؟

ما به چه کار آمده ایم؟ ما به کجا می رویم؟به چه سرانجامی ، به چه امیدی؟این نقش چیست؟که همه در جستجویش هستند و آن را نمی یابندو یا می یابند و اشتباه!!....   

این نقش چیست؟نقش استادی؟نقش دانشجویی ؟خواهری ، برادری؟پدری ، مادری؟ و یا عشق ؟؟ و یا بالاتر از آن "دوست داشتن".

دوست داشتن همانطور که شهید آن را می شناسد ، آری دوست داشتن یک شهید وطنش را که با معرفت به این که سدی مقابل بیگانه ای گردد در خون خود چه آرام و چه زیبا می خوابد و چه زیبا وچه عارفانه به دیدار آن که باید می شتابد.

دوست داشتن یک عالم عارف متعهد علمش را که آن را در دسترس دست پلید شیطان نگذارد ، وچه بسا در این راه او نیز به آرامی و زیبائی تمام در لحد جای گیرد و این نه پستی و فرود آمدن است که برتر شدن از مه و مهر است و همو گفت آن عالم زیبا روح و زیبا دل که:((برسردر معبد علم نوشته اند : هرکه بدرون گام می نهد باید ایمان داشته باشد)).دوست داشتن ، آن که جلوه روح است ، و نیز آن عالم دیگر بیداردل و خفته در گور غربت گفته است که : سه چیز جلوه روح است:مذهب ، عشق و هنر.

و ای کاش که ما فقط در مرحله اول نمی ماندیم ، بلکه به دوم و سوم نیز می رسیدیم ، ای کاش روح پریشانمان را به دست این دوبال بالابرنده و اوج گیرنده می سپردیم وآنگاه می دیدم آنچه باید می دیدیم.

ما فقط تماشاچی نیستیم بلکه مخاطب نیز هستیم نقش ما پرواز است و شناسائی و شناساندن آب است آب این روح مذاب.

وچه خوب است آفریدگار خویش بودن ! اما ... آسان نیست.
  

"ن والقلم و ما یسطرون"

 

«قلم توتم من است؛ قلم توتم ماست، به قلم سوگند؛ به خون سیاهی که از حلقومش می‌چکد سوگند؛ به رشحه? خونی که اززبانش می‌تراود سوگند؛ به زجه‌های دردی که از سینه‌اش بر می‌آید سوگند، که توتم مقدسم را نمی‌فروشم؛ به دست زورش تسلیم نمی‌کنم ،به کیسه? زرش نمی‌بخشم، به سر انگشت تزویرش نمی‌سپارم دستم را قلم می‌کنم و قلمم را از دست نمی‌گذارم؛ چشمهایم را کور می‌کنم، گوشهایم را کر می‌کنم، پاهایم را می‌شکنم ،انگشتانم را بند بند می‌برم، سینه‌ام را می‌شکافم، قلبم را می‌کشم، حتی زبانم را می‌برم و لبم را می‌دوزم اما قلمم را به بیگانه نمی‌دهم...»

 

علی شریعتی

 

چند روز دیگر ،روزی فرا می رسد که به حرمت قلم  به روز قلم نامگذاری شده است (14 تیر). چه عجب است و چه بجا .عجب از آن رو که سرانجام دیدگانمان به مناسبتی ارزشمند و در خور فرهنگ روشن شد . و چه بجا بویژه برای قشری همچون ما . همه مایی که یا خواننده پیام هستیم یا نویسنده آن . که متاسفانه  تلاش برای نوشتن چه بسا بیشتر از خواندن –و مطالعه – که بین افراد حتی  تحصیلکرده مهجور است  و بعید. نشانه آن هم اعداد صفری است که در مقابل اسامی بسیاری ازدوستان  در این وبلاگ بچشم می خورد !!!

قلم موجود ارزشمندی است . شاید بر من خرده بگیرید که قلم و موجودیت !؟ آری قلم ،هم موجود است و هم وجود می بخشد . مگر انشاء جز خلق است و آفرینش. و مگر نه اینکه قلم واسطه ای است برای ثبت این تولد . پس بی تردید قلم موجود است و موجودی ارزشمند، اگر از راه به بی ر اهه نرود . اگر به اجرت ننویسد و اگر به مزد نچرخد ،که اگر اینگونه شد قلم عَلمَی می شود بر تزاید کجروی ها و هر آنچه که نا صواب است .

قلم سلاح نیز هست . سلاحی برنده تر از شمشیر و تاثیر گذار تر از هر آنچه  که در تصور می گنجد . در عین حال این قلم است که می تواند آرام بخش باشد وسکینه القلوب.

اما یادمان باشد قلم حرمت دارد . حرمت آن نیز تقید آن است به کلمه ای که به قدر تمام انسانهای این دنیا که نه، تمام انسانهای ادوار تاریخ می ارزد و آن کلمه ‹آزادی› است .

قلم باید آزاد باشد .آزاد بیاندیشد و آزاد بنویسد . حرمت قلم آن است که جز برای مردم – که راه رسیدن به خدا از خدمت به مردم است - ننویسد.

دوستان عزیز، قلمهایتان را مهیا کنید ، خودتان را مهیا تر.

شما مکلفید ،به جرم دانستن مکلفید که قلم را پاس بدارید و آنرا از نهانخانه آرمیده در آن بدرآورید و خون رنگین آنرا به کاغذ ذهن مخاطب جاری سازید.  به هر حال من نیز  معتقدم "آگاهی "نعمتی است که خدا به هرکس داده کاش نگیرد و به هر کس نداده کاش ندهد".

امادوستان من

               به قلم خیانت نکنید و با قلم نیز خیانت نکنید . 

 در روز قلم منتظر بدر شدن از صفر های مقابل نامتان هستم.

                                                 برادر کوچک شما –فرشاد فخیمی   

 


  

درود

تنها دوست حقیقی روزت مبارک

 

روز مادر
  

درود بر شما

 دیروز روز جهانی موزه و میراث فرهنگی بود. سری به چند تا از موزه های توی محدوده قلب فرهنگی و تاریخی تهران پارک شهر زدم. البته این نظر منه. من خیلی این منطقه رو با ساختمونای قشنگش دوست دارم. یه جور احساس تهران 1320 رو - که کوتاه توی شهرک سینمایی و فیلم ها و عکس ها تجربه کردمش-  به من می ده.

خلاصه اینکه اول سری به موزه پست و مخابرات که کاملا به روز جهانی جامعه اطلاعاتی مرتبط بود زدم. این موزه با ساختمان با شکوهش شامل بسیاری از عکس ها، صندوق های پست، ترازو ها، مهرها، اسناد، صندوق ها، تمبرها، تلفن ها و دستگاه های تایپ و تلگراف و مخابرات، ماکت ها، هدایای وزاری ارتباطات سایر کشورها و ... بود.

با فاصله کمی با حرکت توی همین مسیر نبش خیابان سی تیر به موزه ایران باستان رسیدیم. این موزه ارزشمند با ساختمان زیبای به سبک ساسانی اش در زمان رضا خان با مدیریت آندره گدار فرانسوی شروع به کار کرد. به محض ورود به موزه نقشه بزرگ فلات همیشه ایران به صورت سه بعدی سینه دیوار رو مفتخر کرده. بعد دوران باستانی ایران به ترتیب از پیش از تاریخ و آثار مکشوفه از تپه های باستانی شروع شده با دوران تاریخی تمدن ایلام، هخامنشیان، سلوکیان! و اشکانیان ادامه پیدا می کنه و به ساسانیان ختم می شه. من بخش هخامنشی این موزه رو خیلی دوست دارم. هیجان موزه اونجایی بود که کف یه ظرف مرمر تونستم اسم خشیارشا رو به خط میخی بخونمJ من قبلا از وجود چنین ظرفی بی خبر بودم. موزه خیلی شلوغ بود. راهنماهای زیادی همراه توریست های خارجی در موزه بودن. یک پیشرفت خیلی جالب: یک راهنمای کوچک دیجیتالی در صورت درخواست در اختیار بازدید کنندگان قرار می گرفت که با نزدیک کردن اون به بخش مشخص شده ای از ویترین شروع به توضیح دادن در مورد اشیا ویترین مورد نظر می کرد.البته متاسفانه معلوم نیست از چند سال قبل این کار در موزه های پیشرفته دنیا انجام می شده که حالا به ما رسیده.

به عقب برگشتیم و با ادامه مسیر در باغ ملی یا میدان مشق وارد خیابان سی تیر شدم و بعد هم کاخ موزه قوام یا موزه آب گینه فعلی. این عمارت زیبا و دیدنی ابتدا محل کار و منزل قوام السلطنه بود. ده سالی سفارت مصر و بعد سفارت افغانستان و بعد بانک بازرگانی و اواخر پهلوی موزه آبگینه شد. آبگینه ها و سفال های این مجموعه به تمامی دوران های تاریخی ایران مربوط می شه. بر خلاف ویترین های قدیمی و نازیبای موزه ایران باستان این موزه به صورت مدرن ویترین بندی شده.

پشت محوطه باغ ملی و ساختمان در دست تعمیر وزرات خارجه موزه عبرت قرار داره. موزه عبرت رو همگی می شناسیم. بازدداشت گاه موقت و شکنجه گاه ساواک. بعد از ورود به مجموعه در سالن آمفی تئاتر مستندی در مورد موزه دیدیم. اینجا برخلاف بقیه موزه ها عکس برداری و فیلم برداری ممنوع بود. وقتی وارد بندها و سلول ها می شدیم دیگه آدم ها و مجسمه ها رو با هم قاطی می کردیم. این موزه تشریح کردنی نیست. مطالب متنوع و دیدنیه خودتون باید ببینید. توی انفرادی های پایین دکتر شریعتی، اشرفی اصفهانی، آیت ا... خامنه ای، رجایی و ...  بازنمایی شده بودن. دکتر شریعتی شخصیت مذهبی- آکادمیک بسیار متفکر و صبور گوشه سلول نشسته بود من جملات زیباش رو به یاد می آوردم که می گفت از انجام بسیاری از کارها شرم داشتم چون توی اون لحاظ هرگز خودم رو تنها حس نکردم. روحش شاد.

و اما موزه آخر؛ موزه سکه (افتتاحیه 1342). واقع در بانک سپه خیابان امام خمینی. با ورود به موزه نخستین ویترین سکه های کشورهای مختلف جهانه. بعد هدایای برجسته به موزه بانک سپه. سپس دو جلد کتاب با جلد برجسته آب طلا داده شده و شاهنامه و از ویترین چهارم سکه ها و مدال های لیدیایی (نخستین ضاربان سکه)، هخامنشیان، سلوکیان!، اشکانیان، ....، تا دوره پهلوی و جمهوری اسلامی. در واقع شما با ورود به این موزه می تونید در تاریخ اقتصادی ایران قدم بزنید. توی این موزه من با نوع جالب و نادری از سکه روبرو شدم که شبیه موچین بود و سکه لاری (ویژه لارستان، زمان شاه عباس) نامیده می شد. بهترین دستاورد شما از این بازدید این خواهد بود که می تونید تمام سکه های یک سلسله رو در کنار هم ببنید و طرح های اونها رو با هم مقایسه کنید و اگر اطلاعات تاریخی از اون سلسله داشته باشید دیدن برخی از باورهاشون که روی سکه ها نقش بسته برای شما جالب خواهد بود.

از موزه های این منطقه کاخ گلستان، 12 آبان، گمرک و ... موند که به زودی سری به اونها خواهم زد.

 


  

درود بر شما دوستان J

   روز جهانی "جامعه اطلاعاتی" با چند روز تاخیر به همگی مون مبارک J از جمله تبریک ویژه به اساتید محترم J

همایش ارتباطات اسلامی ایرانی برگزار شد. شکر خدا هیچکدامتون شرکت نکردید. اما من گزارش همایش را براتون می زارم تا کسانی که واقعا فرصت نکردن شرکت کنن و از طرفی علاقه مند هم بودن استفاده کنن.

البته در این همایش تقریبا هیچ بحث تخصصی ای نشد. وقت کوتاه بود و اساتید بزرگ فقط ابراز خرسندی می کردند که در چند دهه فعالیت شان در این عرصه تا کنون چنین گردهمایی ای با حضور تمامی مدیران گروه های خبر و ارتباطات و روابط عمومی دانشگاه های مختلف ندیده بودند. در ادامه مختصری از سخنرانی ها و نتیجه و جمع بندی همایش خواهد آمد:

همایش با 20 دقیقه تاخیر راس ساعت16:20 شروع شد.

دبیرهمایش دکتر بشیر رییس دانشکده ارتباطات امام صادق با توضیحات مختصری پیرامون نحوه شکل گیری همایش آغاز گر برنامه شدند.

به دنبال سخنان وی دکتر کمالی پور رییس دانشکده ارتباطات و هنرهای خلاقه دانشگاه پوردو آمریکا –بنیان گذار نخستین انجمن و نشریه جهانی ارتباطات-  سخنان خود را با انتقاد از عدم ارتباط اساتید ارتباطات ایران با یکدیگر آغاز کرد.

دکتر کمالی پور تاکید کرد رشته های روابط عمومی و ارتباطات در دانشگاه های ایران تا کنون کم رنگ بوده اند و با ابراز خرسندی از برگزاری چنین همایشی ابراز داشت: در حال حاضر تفکر افکار عمومی جهان نسبت به کشورما منفی است و تا از درون تعامل و هماهنگی و تلاش برای بهره وری از وسایل ارتباط جمعی با برد بالا و دیجیتال نداشته باشیم این مشکل ادامه خواهد یافت.

وی در پایان سخنان خود با تاکید این همایش را یک واقعه تاریخی در تاریخ ارتباط ایران بر شمارد و افزود: مشکل ما عدم استمرار در هر کاری است از همین امروز تلاش کنید تا دبیر خانه همایش دایمی شود تا هر ساله شاهد برگزاری چنین همایشی باشیم.

ادامه همایش به صورت یک پنل گفتگو شامل مدیران گروه های دانشگاه ها و دانشکده های امام صادق، تهران، علامه طباطبایی، صدا و سیما، سوره، خبر و ... ادامه یافت. مدیریت پنل نیز بر عهده دکتر کوثری رییس دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران قرار گرفت.

نخستین سخنران پنل؛ دکتر افخمی مدیر دانشکده خبر دانشگاه علامه با روحیه انتقادی خود سخنرانی را با یک انتقاد چنین آغاز کرد: این روز از سوی یونسکو روز جهانی جامعه اطلاعاتی نامیده شده ما هم اگر تابع روز جهانی و نه روز ملی هستیم باید تابع عنوان بین المللی آن باشیم.

دکتر افخمی در ادامه افزود: از جمله مهمترین مشکلات آکادمیک این رشته در کشور ما محدودیت کمی آن در تعداد رشته ها و دانشجویان و عدم برگزاری این دوره ها توسط دانشگاه های دولتی در شهرستان هاست. برای مثال ترکیه 16 دانشگاه ارتباطات دارد که برخی رشته ها مانند رادیو- تلویزیون در آنها به صورت تخصصی تدریس می شوند در حالی که در کشور ما به زحمت دو واحد درسی را در قلب سایر رشته تشکیل می دهند.

مدیر دانشکده خبر دانشگاه علامه سخنان خود را با انتقاد از عدم توجه به درس ارتباطات انسانی ادامه داد و گفت: در آمریکا این درس یعنی یک توانایی عادی انسانی که هر فردی امکان آن را نداشته باشد بهنجار نیست و چنین درسی در دروس عمومی مقطع دبیرستان های آنها گنجانده شده اما به این درس در دانشگاه های ما هم اهمیتی داده نمی شود. متاسفانه اغلب دانش آموخته های ما هم جذب مراکز دولتی می شوند تا مراکز دانشگاهی.

دومین سخنران پنل دکتر مسعودی مدیر دانشکده ارتباط سوره در مورد آینده این دانشگاه در کنکور سراسری گفت که چند برابر ظرفیت اعلام خواهد شد تا دانشجویان بیشتری وارد و با مصاحبه گزینش شوند.

این دانشگاه در زمینه خبر و روابط عمومی دانشجو  پذیرش می کند.

سومین سخنران پنل؛ دکتر عقیلی در مورد عدم توفیق علم ارتباطات گفت: ارتباطات نیز مانند سایر رشته های علوم انسانی در تمام دنیا با علوم طبیعی و تجربه پذیر سنجیده می شود. این مشکل در غرب هم وجود دارد. باید به این رشته هم به عنوان یک رشته دانشگاهی با پایه تئوریک و عاملی برای حل مشکلات جامعه نگریست.

دکتر عقیلی در پایان گفت: در دهه اخیر بیشترین سرمایه گذاری های جهانی در زمینه علوم انسانی در رشته ارتباطات –بخصوص با ورود اقتصاد به این عرصه- صورت گرفته است.

چهارمین سخنران پنل؛ دکتر عاملی رییس دانشکده مطالعات جهان سخنان خود را بر پایه عنوان همایش قرار داد و گفت: معمولا روشن فکران در ایران به دو دسته تقسیم می شوند: گروهی بر اسلام و گروهی بر ملیت تاکید دارند. ارتباطات ایران باید بر پایه هر دو تفکر باشد. علم ما نیز باید از این حالت تلخ و نقاد خارج شود تا با مثبت گرایی موجبات پیشرفت دانش از جمله ارتباطات فراهم شود.

پنجمین سخنران پنل؛ دکتر آشنا مدیر گروه فرهنگ و ارتباط دانشگاه امام صادق با نقد آسیب شناسی آموزش ارتباطات در ایران افزود: در این زمینه باید بی رحمانه اساتید، دانشگاه ها و دولت را نقد کرد. رشته ارتباطات برای حل مشکلات است و اگر خودش هم مشکل آموزشی داشته باشد نمی توان از آن انتظار مشکل گشایی داشت.

وی در مورد وضعیت ارتباطات ایران امروز گفت: پیکر ارتباطات ایران بی قواره است. در بخشی از آن اصلا وارد نشده ایم و در بخشی چنان پرداخته ایم و دانشجو جذب کرده ایم که نمی توان موضوعی برای رساله آنها مشخص کرد. گاه نیز یک رشته را به صورت درسی در رشته دیگر درآورده ایم.

دکتر آشنا در مورد مشکلات پژوهشی کشور افزود: تحقیقات ما اصولا در ایران کتابخانه ای یا بنیادین است اما کاربردی نیست. دولت سفارش های خود را به جایی می دهد که شهرتی در جامعه ارتباطات ندارد و از طریق آنان کار به دانشجویان ارایه می شود. در جایی که اساتید آنها اطلاعی از این موضوع ندارند.

وی در مورد سطح آموزشی کشور گفت: به دانشجویان در حد حرفه ای اطلاعات ارایه نمی شود. در این زمینه دو نکته را باید مورد توجه قرار داد: تقاضای همکاری بین دانشگاهی و عدم اجرای کارشناسی و دکترا در شرایطی که حداقل یک دکترای تخصصی دقیقا همان رشته را در کشور نداریم.

ششمین سخنران پنل؛ رییس دانشکده صدا و سیما نیز به شرح مختصری در مورد رشته های دانشکده صدا و سیما پرداخت و پذیرش دانشجو در رشته های جدیدی چون فلسفه رسانه، دین و رسانه، ارتباطات سلامت (به درخواست وزارت بهداشت) را نوید داد!

آخرین سخنران پنل؛ دکتر احمد زاده رییس دانشکده خبر سخنان خود را با انتقاد از کمیت زدگی رشته ارتباطات در ایران آغاز کرد و در ادامه انتقاد خود را متوجه مشکل اساسی رسانه ای کشور کرد و افزود: در ایران رسانه ملی به دلیل نداشتن رقیبی جدی بازدهی کافی ندارد. باید فضایی برای رقابت رسانه های دیگر با رسانه ملی فرا هم شود. ما اساتید وقتی سخن از ارزش های خبری می کنیم آیا سخنی از خبر بر مبنای واقعیت یا عدالت می گوییم؟

دکتر احمد زاده ضعف ارتباط را در صنعت توریسم نیز آسیب زا خواند و افزود: در کشور ما در مورد ارتباطات میان فرهنگی متن قابل توجه و استنادی وجود ندارد. زیر ساخت توریسم کشور هم ارتباط میان فرهنگی است که در محافل آکادمیک ایران به آن پرداخته نمی شود.

در پایان گفته های پنل، جلسه به صورت پرسش و پاسخ تنی چند از دانشجویان درمورد مشکلات تحصیلی و کنکور از اساتید ادامه یافت.

استاد محسنیان راد نیز که در جلسه حضور داشت برای پاسخ به پاره ای از سوالات به بالای سن دعوت شد.

وی ضمن پاسخ به سوالات به عنوان طراح سوال کنکور مختصری از تاریخچه بنیان گذاری دانشگاه ارتباطات و روابط عمومی ایران توسط روزنامه کیهان گفت و افزود: در آن زمان کیفیت آموزش بسیار بالا بود و همه ما باید 24 واحد انگلیسی و 12 واحد از زبان دومی مانند فرانسه یا ایتالیایی را با اساتیدی از همان کشورها می گذراندیم و چنین دانشگاه ارزشمندی زمان انقلاب منحل شد.

وی با ابراز خرسندی بسیار از برگزاری همایش گفت: در این چهل و اندی فعالیتم در این عرصه چنین گردهمایی ای ندیده بودم.

در پایان دکترکمالی پور 500 جلد از کتب خود را در زمینه خبر، ارتباطات و روابط عمومی به دانشکده های حاضر تقدیم کرد و مطالب همایش به این صورت جمع بندی شد:

-         فراهم نمودن امکان تعاملی بین مدیران دانشگاه ها و دانشکده ها

-         فراهم نمودن امکان گرفتن رساله دانشجویی با اساتید سایر گروه ها

-         امکان گرفتن واحد با اساتید سایر گروه ها

-         تجدید نظر در شیوه جذب دانشجوی ارتباطات

-         نشر کتب سالانه ارتباطات و انتشار رساله های برتر و تشویق دانشجویان

-         داوری کتب اساتید

-         تجدید نظر در سرفصل دروس


  

درود بر شما

 امروز همایش فردوسی بود. من توی برنامه کاخ نیاوران به همت بنیاد فردوسی و شهرداری تهران شرکت کردمJ هر کس توی این برنامه ها شرکت نکرده باید شرمنده باشه که بابت این هدیه سترگ فردوسی حاضر نشده چند ساعت از وقتش رو بذارهL

(دریغ است ایران که ویران شود           کنام پلنگان و شیران شود). این دقیقا اتفاقیه که با کوتاهی ما در مورد ملیتمون اتفاق خواهد افتاد.

و اما خبر جدید:

شنبه 28 اردیبهشت روز جهانی ارتباطاته. به همین مناسبت اولین همایش ارتباطات اسلامی-ایرانی از ساعت 16-18 در فرهنگ سرای رسانه(میدان ولیعصر) برگزار می شه. این همایش متشکل از همه دانشگاه ها و گروه های دانشگاهی علوم ارتباطاته. موجب خرسندیه اگر عنایت داشته باشید (البته با عرض معذرت از اساتید محترم) از یه همایش (اگر همایش ارزشمندی باشه) میشه اندازه یه فوق دیپلم یا شاید بیشتر مطالب ارزشند و کاربردی و بروز دریافت کرد.

 


  

درود بر شما

 


  

درود بر شما

اینم عیدی من به شما. یه سالنامه ایرانی.

http://www.scribd.com/doc/2410442/Salnameye-Irani-1387


  
+ درود بر شما. روابط عمومی به زبان آدمیزاد با ادامه معرفی نرم افزار جامع روابط عمومی بروزه!


+ درود بر شما. روابط عمومی به زبان آدمیزاد با ادامه معرفی نرم افزار جامع روابط عمومی بروز شد.


+ درود بر شما. روابط عمومی به زبان آدمیزاد با ادامه معرفی نرم افزار جامع روابط عمومی بروز شد.


+ برای آشنایی با نرم افزار جامع روابط عمومی سری به روابط عمومی به زبان آدمیزاد بزنید.


+ درود بر شما. اگر مایلید بدانید چقدر در روابط عمومی قوی هستید سری به روابط عمومی به زبان آدمیزاد بزنید.


+ به سهامداران خود احترام بگذارید. به آنان نشان دهید که متشخص و امین هستید!


+ تا کنون همه از مشتری مدار گفته اند. سری به روابط عموی به زبان آدمیزاد بزنید و این بار از سهام دار مداری بشنوید.


+ صاحب سهم را مشتری و هواخواه موسسه سازید (1) با افزایش تعدا صاحبان سهام است که می توان دموکراسی اقتصادی را بر پایه های محکم استوار نمود.ادامه...


+ در دنیای تبلیغات خودخواه نباشید. تنها تبلیغات سازمان خود را پیش نبرید گاهی حمایت تبلیغات سازمان های غیرانتفاعی بیشتر به شما کمک خواهد کرد.(اصلاعات بیشتر در روابط عمومی به زبان آدمیزاد)


+ گاهی ممکن است برنامه ای را با زحمات و هزینه زیاد دنبال کنید بدون به دست آوردن کوچکترین نتیجه.پس همیشه برنامه های خود را ارزیابی کنید. سری به روابط عمومی به زبان آدمیزاد بزنید تا با نمونه ای از این مشکل آشنا شوید.






طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ