سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مدیر وبلاگ
 
روابط عمومی به زبان آدمیزاد
این تارنما میعادگاهی است برای تمامی علاقمندان به مباحث روابط عمومی، مدیریت، خلاقیت، راهکارهای کسب موفقیت، کارآفرینی و ...؛ اگر ارایه کننده کالا و خدمات هستید، اگر وبلاگ نویسید یا به هر روش دیگری به اشاعه افکار خود می پردازید سری به ما بزنید: کلیه افراد علاقمند می توانند در یک دوره یک ماهه آزمایشی با وبلاگ "روابط عمومی به زبان آدمیزاد" (مهر 84) همکاری نمایند در صورت احراز شرایط با ما خواهید ماند. افراد غیر فعال و یا فعال در زمینه غیر مرتبط حذف خواهند شد.
نویسندگان وبلاگ
آمار واطلاعات
بازدید امروز : 1945
بازدید دیروز : 19
کل بازدید : 655585
کل یادداشتها ها : 350
خبر مایه

موسیقی


تو کیستی؟

تو کیستی؟

که اینگونه ، یک دنیایی را به دگرگونی کشیدی

محصور کننده‌ای

حمایتگری

هم باغی، هم باغبان

هم جانی، هم روان

آمدی، از راه دور آمدی

خسته نبودی، خسته‌‌ات کردند

غمگین نبودی، غمگسارت کردن، زمانی که با وجود دین برحقّ‌‌ات مردم در گمراهی و جهالت بودند

تنها نبودی، تنهایت کردند، زمانی که عبدالمطلب،ابوطالب،حمزه و خدیجه را از دست دادی

غصه‌دار نبودی، غصه‌دارت کردند، زمانی که در شِعب‌ابی‌طالب بودی و تو را از اجتماع بریدند و باز آن خالق یکتا تو رهانید

می‌توانستی عمری را به خوشی و کامروایی بگذرانی، اما بیرق هدایت مردم از گمراهی به سوی خدا را در دست گرفتی و تمام رنجها را بر جان خریدی

بر گُردِ زمان نامت مقدس و مطهر و شریف است

حتی آن زمان که آیندهِ دودمان و مصائب آنها را می‌دانستی، آنگاه که هر دو نوه عزیز خود را (حَسنین و حُسینین) را بر زانوان مبارک خود می‌نشاندی و و لبان و گلوی آن  عزیزان را دربرمی‌گرفتی

از دالان تاریکِ جهل و نادانی با استقامت گذر کردی

تو از عطر خوش الوهیت آفریده شدی

عطر دل‌انگیز وجودت هنوز و هنوز با گذشت سالیان سال و قرنها و قرنها در عرص?زمان به مشمام می‌رسد

راه بسیار پرپیچ و خم را با تمام مصائب و گرفتاریها طی کردی زمانی که تنها دلدارت همان معبودت بود

آمدی....

آمدی.......

همان زمانی دختران را زنده‌به گور می‌کردند و دختر را ننگی بر پیشانی خانواده می‌دانستند

همان زمانی که مردم جزء بت‌کیشی مذهب و دین نداشتند  

همان زمان که مردم فقط و فقط به عیش و نوش می‌دانستند

همان زمانی که در بطن جمال غیرموصوف‌ات علم و دانش را به یکباره در غار حرا در دل کوه نور از جبرئیل خدا یاد گرفتی

همان لحظاتی که به تو گفتند:

ای محمد بخوان

اِقرأ بِاسم رَبُک الذّی خَلق

بخوان بنام پروردگارت که تو را آفرید

و تو سرآمد آدمیان شدی، بودی، و خواهی بود

بنابر دستور خدایت شمشیر حق بر باطل زدی و در این راه یکی‌یکی عزیزانت را ازدست دادی ولی تو باز راسخ بودی و این سنگلاخ‌ها را با قدرت مافوق‌الطبیعه رهنمون گردیدی

ای عزیز تو که هستی که هنوز نتوانسته‌ایم 

باید و شاید

تو را بشناسیم

یوسف شدی و زلیخای زمانه خانم خدیجه‌کبری بر گرد دامانت گوش بفرمان حکم خدای تو بود و زمانی که با او درآمیختی فاطمه آمد

فاطمه فاطمه است(دکتر علی شریعتی)

فاطمه تنها دخت‌ات که پاکدامنی و تقوی را از تو آموخت

تو مظهر خوبی‌ها   تو مظهر عشق‌ها     تو مظهر صلابت‌ها

تو که بودی

تو که هستی

که هنوز ابعاد گوناگون شخصیت والاتبار تو را نشناختیم

تو که بودی

تو که هستی

و باید تو را بشناسیم

چندین و چندبار کوه نور را درنوردیدی

چندین و چند مرتبه با خالق خود راز و نیاز کردی

چقدر خون دل‌ات را به او گفتی و چار? درمان خواستی

چقدر جفای روزگار را گفتی

چقدر عدل و داد خواستی

تو چه خواستی و چه کردی

تو، تو ای محمد   در غار حرا

روزها و هفته‌ها و ماه‌ها در آن غار می‌ماندی و تنها بانوی دو گیتی و یار و یاور همیشگی‌ات آذوقه می‌آورد

او که براستی بانوی تو در دو عالم است و غیر او زیبنده‌ای برای تو متصور نیست و نخواهد بود و نبوده

و پیامبر شدی

و اشکها به خاطرت روان بر روی گونه‌ها

زمانی که عاتکه دختر عبدالمطلب زمان هجرت تو حضور عموم مردم گفت:

ای دو چشم من

اشکهای ریزان را در فراق برگزید? بنی‌هاشم بریز که چون ماه کامل بود

و در نیکی و دادگری و پرهیزگاری سرآمد بود

کسی که آمرزشهای او مای? رستگاری در دین و دنیاست

بگریید از فراق راستگوی خردمند و دانا و بزرگواری که مردم را به نیکی و مهرورزی فرامی‌خواند

و دو چشم من بفدای تو باشد

تو که بودی

تو که هستی

که حضورت را به گوش?چشمی نایده گرفتند

هم مصلحی   هم مصلاّ

هم دینی      هم عمادی

خستگی‌ات به مویی بند است

روح ملکوتی لایزال او در وجودت همیشه در حلول بوده و هست و خواهد بود

پایان ناپذیری، کاستی ناپذیری

هم علمی   هم عالمی

قوت جانی   عشق و ایمانی

تیمار دل خستگانی

تو با علی چه کردی در شب لیله‌الرغا

تو با خدیجه چه کردی که تمام دارائی خود را به پای تو ریخت

مای? فخر دو عالمی

با آمدنت دنیا را زیبا کردی

سرآمد عالمیانی   اسطوره ایمان و تقوایی 

مُلک و هستی بفدایت

هزاران هزار گلِ‌محمدی نثار وجود نازنین‌ات

 

و فقط شایسته و زیبنده توست نام پر شوری «محمد»ی

میلادش بر همگان پر سعادت باشد


+ درود بر شما. روابط عمومی به زبان آدمیزاد با ادامه معرفی نرم افزار جامع روابط عمومی بروزه!


+ درود بر شما. روابط عمومی به زبان آدمیزاد با ادامه معرفی نرم افزار جامع روابط عمومی بروز شد.


+ درود بر شما. روابط عمومی به زبان آدمیزاد با ادامه معرفی نرم افزار جامع روابط عمومی بروز شد.


+ برای آشنایی با نرم افزار جامع روابط عمومی سری به روابط عمومی به زبان آدمیزاد بزنید.


+ درود بر شما. اگر مایلید بدانید چقدر در روابط عمومی قوی هستید سری به روابط عمومی به زبان آدمیزاد بزنید.


+ به سهامداران خود احترام بگذارید. به آنان نشان دهید که متشخص و امین هستید!


+ تا کنون همه از مشتری مدار گفته اند. سری به روابط عموی به زبان آدمیزاد بزنید و این بار از سهام دار مداری بشنوید.


+ صاحب سهم را مشتری و هواخواه موسسه سازید (1) با افزایش تعدا صاحبان سهام است که می توان دموکراسی اقتصادی را بر پایه های محکم استوار نمود.ادامه...


+ در دنیای تبلیغات خودخواه نباشید. تنها تبلیغات سازمان خود را پیش نبرید گاهی حمایت تبلیغات سازمان های غیرانتفاعی بیشتر به شما کمک خواهد کرد.(اصلاعات بیشتر در روابط عمومی به زبان آدمیزاد)


+ گاهی ممکن است برنامه ای را با زحمات و هزینه زیاد دنبال کنید بدون به دست آوردن کوچکترین نتیجه.پس همیشه برنامه های خود را ارزیابی کنید. سری به روابط عمومی به زبان آدمیزاد بزنید تا با نمونه ای از این مشکل آشنا شوید.






طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ