درود بر شما
این بار قصد دارم برای مدتی مباحث مربوط به روابط عمومی رو دنبال کنم. دوستانی که کمتر فرصت مطالعه دارن از این طریق می تونن به راحتی یک شب در میون با خوندن هر پست مطمئن بشن که چندین صفحه از یک کتاب رو مطالعه کردن. در گام نخست کتاب مدیریت روابط عمومی تالیف حسن نصیری قیداری رو انتخاب کردم:
پیش گفتار
سازمانی که روابط عمومی کارآمد دارد، خاری به پای کارگزارانش فرو نخواهد رفت. روابط عمومی باید نشان دهد در فراسوی شناساندن و ارایه محصولش سعادت آحاد مخاطبان خود را طالبند.
شناخت مخاطبان، رقبا و مجموعه امکانات انسانی و مادی سازمان تنها توسط روابط عمومی برای مدیریت- به خصوص در سطوح عالی- میسر است. مدیر باید حتی بیش از کارمندان باید به نیاز و سلامتشان آگاه باشد. توجه صرف به وظایف تولیدی و وظیفه گرا بودن در هیچ سطحی از مدیریت کاری از پیش نمی برد. توجه مدیران به روابط انسانی و مهارت های کارکنان و علاقمندی به حقوق انسانی موجب رشد استعدادها و بروز نوآوری و خلاقیت می شود. برای صاحبان چنین اندیشه ای روابط عمومی واحدی ضروی است.
از نظر روابط عمومی زور و پول در برابر کارکنان راه گشا نیست (خلاف نظریه تیلور و یا حتی نئوکلاسیک و در این نظریات روابط عمومی جایگاهی ندارد). آنچه راهگشاست: احترام به اندیشه، احساس او و ارایه اطلاعات صحیح و صادقانه و اقناع وی و جلب مشارکت او و به کارگیری روش ها و رویه های روابط عمومی است.
باید به خاطر داشت که سوء ظن مخاطب به کارکنان نیز تسری خواهد یافت. پس توجه به افکار عمومی یک ضرورت است و افکار عمومی نیز چیزی نیست جز اطلاعاتی که موافقان یا مخالفان یک سازمان به جامعه نشت می دهند. در این صورت سنجش افکار نیز از وظایف مهم روابط عمومی است.در این حالت روابط عمومی برای مدیران روشن خواهد کرد که کجا، کی، چگونه، چه بگویند تا شرایط مطلوب ایجاد شود. راه حل شرایط بحرانی معمولا ایجاد تمایلات مشترک میان مردم و سازمان است.
سازمانی که به روابط عمومی بها نمی دهد به مثابه آن کور عصا به دستی است که نه می شنود و نه چاه پیش رویش را می بیند.
انواع ارتباطات روابط عمومی ها
1- درون سازمان (مدیران و کارکنان)
2- برون سازمان (مردم، دولت، رقبا و ...)
3- وسایل ارتباط جمعی
انواع ارتباطات روابط عمومی در درون سازمان
1- مدیران و استراتژیست ها: لازمه کار روابط عمومی برای این گروه شامل: تحلیل محتوا و تشریح مطبوعات، رسانه های گروهی، گروه های فشار سیاسی – اقتصادی، موقعیت بازار، عوامل ذی نفوذ در بازار کالا و تمایلات و گرایش ها و حرکات آنان و همچنین ارایه نظرات و پیشنهادهای کارکنان در مورد امور سازمان تابعه و ایجاد رابطه مستمر و منطقی بین کارکنان و مدیران و ایجاد محیط صمیمی و دوستانه در رابطه کاری در خطوط عمومی و افقی است.
2- کارکنان: وظایف روابط عمومی در بخش کارکنان شامل: ارایه و تبیین اهداف و سیاست ها وتحلیل اخبار و رویدادهای سازمان (از طریق نشریات داخلی و بردها)، ایجاد ارتباط چهره به چهره مدیران و کارکنان به منظور کسب تفاهم بیشتر و اشتراک مساعی و ارج نهادن به حرمت انسانی کارکنان، برگزاری جشن های داخلی و انتشار کتب، روزنامه ها یا مجلات داخلی (بولتن)، نظر سنجی، صندوق ارتباط با مدیریت و ... است.
عوامل موثردر موفقیت روابط عمومی
1- منابع مالی کافی 2- حمایت مدیریت 3- نیروی انسانی متخصص و متعهد و منافع فیزیکی و فن آوری.
مقدمه و آشنایی با تئوری های مدیریت
یکی از عواملی که نیاز به روابط عمومی را بیش از پیش مطرح می سازد مبحث جنجال برانگیز جهانی شدن است.
گفته می شود در سال 2020 هر 70 روز دانش بشری 2 برابر خواهد شد. به اعتقاد پیتر دراکر اگر در این شرایط مدیران دست روی دست بگذارند تا شرایط، تکلیف سازمانشان را روشن کند در این صورت همان اتفاقی برای سازمان شان می افتد که برای دایناسورها افتاد.
در مدیریت جدید تلاش بر آن است که در ساختار شبکه ای تصمیم گیری ها تا حد ممکن به سطوح پایین سازمان منتقل شود. در سازمان شبکه ای قدرت از تخصص و اطلاعات فرد نشات می گیرد نه موقعیت سازمانی. در این شبکه شکل سازمان هرمی برای همیشه از بین می رود. زمانی شکل سازمان به صورت مثلث بود اما حالا هر لحظه به شکلی در می آید پس باید در هر زمان بهترین تعامل را با محیط داشت ( به شکل آمیب بر اساس نظریه روزا موس کانتر). بر اساس نظریه افکت پروانه ای لورنس در این شرایط اگر پروانه ای در پکن بال بزند ممکن است در اثر آن طوفانی واشنگتن را در نوردد.
وظایف مدیریت
انواع قدرت مدیریت
اگر توان کاری کارکنان بالا باشد قدرت فردی و اگر توان پایین باشد قدرت مقام مدیر کارساز است.
اخلاق مدیران بر اساس ارتباط درون و برون سازمان و ویژگی های فردی شکل می گیرد.
مدیری که دارای روحیه وظیفه گرایی بسیار بالا و روحیه رابطه گرایی پایین است، طبعا در کار روابط عمومی ایجاد اشکال خواهد کرد. مدیری که خودخواه است و به تغییرات و تحولات بیرونی نظر ندارد و به مشتری و مصرف کنندگان کالا و خدمات بی توجه است، به طور یقین به روابط عمومی نیز بی توجه خواهد بود. مدیری که هدف او تنها به در کارخانه منتهی می شود و به بازار، افکار و عقاید عناصر صاحب نفوذ اجتماعی، سیاسی و اقتصادی بیرون از سازمان توجه ندارد، قطعا برای روابط عمومی جایگاهی قایل نخواهد بود، البته گفتنی است که چنین مدیرانی، نه تنها روابط عمومی ندارند، بلکه سازمان آنها نیز آینده ندارد و سازمان آنها اولین قربانی وزش نسیم تحولات و دگرگونی های اجتماعی خواهد شد.
ادامه دارد...