مردو دو همسرش
در زمانی که مردان مجاز بودند بیشتر از یک همسر داشته باشند
مرد میانسالی که موهایش تازه در حال خاکستری شدن بود همزمان
عاشق دوی آنها شد وبا هر دوی آنها ازدواج کرد . یکی جوان
وشاداب بود و می خواست شوهرش به جوانی اوباشد دیگری کمی
مسن تر و تر جیح می داد شوهرش همسن او به نظر آید به همین
دلیل در حالیکه زن جوان موهای سفید مرد را می کند زن مسن تر
با همان جدیت می کوشید موهای مشکی مرد را بکند مرد از توجه
و محبت آنان لذت می برد تا اینکه فهمید زنانش دیگر مویی بر سرش باقی نگذارده اند .
(آنهایی که به دنبال راضی نگه داشتن همه هستند هیچ کس را نمی توانند راضی کنند.)