درود بر شما
قصد دارم در چند پست دکتر علی شریعتی مزینانی رو به تدریج معرفی کنم. البته بسیاری از شما این شخصیت بزرگ رو می شناسید. دکتر شریعتی بی شک ابعاد ناشناخته زیادی داره. از نظر من دکتر شریعتی به تنهایی یک طبقه بود. یک طبقه که نه مذهبی افراطی و استحمار گر محسوب می شه و نه از طبقه روشنفکران غرب زده و گسسته و از خود بیگانه.
تا روز 29 خرداد که سالروز شهادت استاده طی چند پست کمی با افکار او آشنا خواهید شد.
بخش اول:
دکتر شریعتی از چند نگاه
دکتر شریعتی از نگاه دکتر شریعتی
مرا کسی نزاد. خدا زاد. نه آنچنان که کسی می خواست که من کسی نبودم. کسم خدا بود. کس بی کسان. در باغ بی برگی زادم و در ثروت فقر غنی گشتم. و از چشمه ی ایمان سیراب شدم و در هوای دوست داشتن دم زدم. ودر آرزوی آزادی سر برداشتم ودر بالای غرور قامت کشیدم. و ازدانش طعامم دادند و از شعر شرابم نوشاندند و از مهر نوازشم کردند. تا حقیقت دینم شد و راه رفتنم و خیر حیاتم شد و کار ماندنم و زیبایی عشقم شد و بهانه ی زیستنم.
دکتر شریعتی از نگاه ژان پل سارتر (فیلسوف لاییک)
"I have no religion, but if I were to choose one, it would be that of Shariati"s." Jean-Paul Sartre
من دینی ندارم، اما اگر فرد دیگری بودم، آن فرد شریعتی بود.
(دکتر شریعتی در دوران تحصیل خود در اروپا با سارتر در یک کوچه ساکن بودند)
دکتر شریعتی از نگاه امام موسی صدر
(بزرگمردی که جسم دکتر شریعتی را از چنگال ساواک رهایی بخشید و در جوار مزار حضرت زینت (س) به خاک سپرد)
.........و چهارم گروهی که تسلیم نمی شوند و از سر نا امیدی جلای وطن نمی کنند و یا راه زندگی دیگران را بر نمی گزینند.این گروه به منطقه وسیعی از جغرافیا چنانکه تاریخ وابسته اند...من به این گروه اخیر احترام می گذارم زیرا این گروه نماینده انقلابی راستین و (خودی) است که از خارج وارد نمی شوند و دکتر علی شریعتی نیز به این گروه وابسته است...
دکتر شریعتی از نگاه دکتر چمران
ای علی!
تو در دنیای معاصر، با شیطانها و طاغوتها به جنگ پرداختی،
با زر و زور و تزویر درافتادی؛
با تکفیر روحانینمایان، با دشمنی غربزدگان، با تحریف تاریخ، با خدعه علم،
با جادوگری هنر روبهرو شدی،
همه آنها علیه تو به جنگ پرداختند؛ اما تو با معجزه حق و ایمان و روح، بر آنها چیره شدی،
با تکیه به ایمان به خدا و صبر و تحمل دریا و ایستادگی کوه و برّندگی شهادت،
به مبارزه خداوندان "زر و زور و تزویر" برخاستی و همه را به زانو در آوردی.
ای علی!
دینداران متعصّب و جاهل، تو را به حربه تکفیر کوفتند و از هیچ دشمنی و تهمت فروگذار نکردند
و غرب زدگان نیز که خود را به دروغ، "روشنفکر" مینامیدند، تو را به تهمت ارتجاع کوبیدند و اهانتها کردند.
رژیم شاه نیز که نمیتوانست وجود تو را تحمّل کند و روشنگری تو را مخالف مصالح خود میدید،
تو را به زنجیر کشید و بالاخره... "شهید" کرد...