آلبوم عکس مهدی کوچولو
وقتی روز اول آوردن مامانش ببیندش "داشت سعی می کرد یه چیزی بگه اما نمی تونست"
وقتی صدای گریه هاش همه غرب تهرانو گرفته بود و می گفت "مواَ، مواَ"
وقتی تونست بشینه و بگه "موخ"
وقتی چهاردستو پا راه افتاد و تونست بگه "مُغ"
وقتی تونست راه بره و بالاخره بعد از یک سال بگه "مرغ"
اون موقع بود که جشن یک سالگیشو گرفتن
این عکس یادگار همون روزه!
28سال از اون روز می گذره
.
.
.