سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مدیر وبلاگ
 
روابط عمومی به زبان آدمیزاد
این تارنما میعادگاهی است برای تمامی علاقمندان به مباحث روابط عمومی، مدیریت، خلاقیت، راهکارهای کسب موفقیت، کارآفرینی و ...؛ اگر ارایه کننده کالا و خدمات هستید، اگر وبلاگ نویسید یا به هر روش دیگری به اشاعه افکار خود می پردازید سری به ما بزنید: کلیه افراد علاقمند می توانند در یک دوره یک ماهه آزمایشی با وبلاگ "روابط عمومی به زبان آدمیزاد" (مهر 84) همکاری نمایند در صورت احراز شرایط با ما خواهید ماند. افراد غیر فعال و یا فعال در زمینه غیر مرتبط حذف خواهند شد.
نویسندگان وبلاگ
آمار واطلاعات
بازدید امروز : 1190
بازدید دیروز : 9107
کل بازدید : 682237
کل یادداشتها ها : 350
خبر مایه

موسیقی


«ادامه مطلب شب قبل ...»

امشب انشاا... سعی خواهم کرد که ماجرای اتفاق افتاده را به پایان برسانم چون فکر میکنم دوستان دیگر کمی خسته شده باشند .شب قبل به اینجا رسیده بودم که من در پاسخ به درخواست مبلغ ، توسط جناب آقای دزد پاسخی دادم که شاید از دیدگاه برخی عجیب و شاید از دیدگاه برخی دیگر مناسب بوده باشد.  

من با پیشنهاد 000/000/3 ریالی که داده شده بود موافقت کردم و خواستم این مبلغ را بابت پس گرفتن کیف پرداخت کنم (خوب به هر حال همانطور که قبلاً ذکر شده مدارک نسبتاً مهمی توی کیف داشتم) بنابراین خواستار معرفی محلی از طرف آقا دزده شدم تا پول را در آنجا تحویل دهم و کیف را تحویل بگیرم. در حین گفتمان بودیم که ناگهان حرف عجیب دیگری از طرف جناب دزد شنیدم که به من گفت تو داری عمداً صحبت را طولانی میکنی تا پلیس من را ردیابی کند که باز من این موضوع را رد کردم ، خلاصه اینکه وقتی آدرس محل را پرسیدم به من جواب داد : باید پول را داخل یکی از حسابهای کارت بانک که متعلق به خودم است بریزم (چون کارت بانکهایم نیز توسط وی دزدیده شده است) و بعد از واریز مبلغ شماره رمز کارت خود را به او بدهم تا بتواند از حساب من پول را برداشت کند . (دزد به این زرنگی والا خیلی نوبره)

و وقتی پول را برداشت کیف را در محلی گذاشته و آدرس آنجا را به من میدهد تا کیف و یکدست لباس و کفش نویی که تازه خریده بودم را بروم و بردارم.در اینجا بود که مجبور شدم دوباره تصمیم تازه ای اتخاذ نموده و همه چیز را برای همیشه تمام کنم برای همین بود که از وی دوباره فرصت خواستم برای فکر کردن و قرار شد تا ساعت 23:00 با من تماس بگیرد من نیز در این مدت تصمیم خود را گرفتن اما از تماس وی خبری نشد و حدود ساعت 4:45 دقیقه صبح بود که با من تماس گرفته شد ولی من بدلیل خستگی زیاد قادر به پاسخگویی نبودم و نتوانستم تلفن را جواب بدهم . اما خوشبختانه حدود ساعت 17:00 روز بعد بود که دوباره تماس گرفت و از من پاسخ خواست که من پاسخ دادم .... «نــــــــه»

و گفتم تمام مدارک رو دور بنداز چون من پول زور به کسی نمیدهم و حاضرم دوندگی برای گرفتن المثنی تمام مدارک را به دوش بکشم ولی اینگونه به کسی باج ندهم. الآن نیز حدود دو روز است که از کار، بیکار شدم و بدنبال شکایت و مسدود کردن کارت بانکها و صدور المثنی برای گواهینامه و سایر مدارک هستم. ( البته امشب با اینکه طولانی شد ولی باز خیلی چیزها را نیز فاکتور گرفتم)

 «پــــایــــان »


+ درود بر شما. روابط عمومی به زبان آدمیزاد با ادامه معرفی نرم افزار جامع روابط عمومی بروزه!


+ درود بر شما. روابط عمومی به زبان آدمیزاد با ادامه معرفی نرم افزار جامع روابط عمومی بروز شد.


+ درود بر شما. روابط عمومی به زبان آدمیزاد با ادامه معرفی نرم افزار جامع روابط عمومی بروز شد.


+ برای آشنایی با نرم افزار جامع روابط عمومی سری به روابط عمومی به زبان آدمیزاد بزنید.


+ درود بر شما. اگر مایلید بدانید چقدر در روابط عمومی قوی هستید سری به روابط عمومی به زبان آدمیزاد بزنید.


+ به سهامداران خود احترام بگذارید. به آنان نشان دهید که متشخص و امین هستید!


+ تا کنون همه از مشتری مدار گفته اند. سری به روابط عموی به زبان آدمیزاد بزنید و این بار از سهام دار مداری بشنوید.


+ صاحب سهم را مشتری و هواخواه موسسه سازید (1) با افزایش تعدا صاحبان سهام است که می توان دموکراسی اقتصادی را بر پایه های محکم استوار نمود.ادامه...


+ در دنیای تبلیغات خودخواه نباشید. تنها تبلیغات سازمان خود را پیش نبرید گاهی حمایت تبلیغات سازمان های غیرانتفاعی بیشتر به شما کمک خواهد کرد.(اصلاعات بیشتر در روابط عمومی به زبان آدمیزاد)


+ گاهی ممکن است برنامه ای را با زحمات و هزینه زیاد دنبال کنید بدون به دست آوردن کوچکترین نتیجه.پس همیشه برنامه های خود را ارزیابی کنید. سری به روابط عمومی به زبان آدمیزاد بزنید تا با نمونه ای از این مشکل آشنا شوید.






طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ