- دروغ گفتن یا گمراه کردن (هرگز به خبرنگاری دروغ نگویید، اگر بفهمد هرگز دوباره به شما اعتماد نخواهد کرد. این مطلب را به همکارانش نیز خواهد گفت و شما به عنوان منبع غیرقابل اعتماد مشهور خواهید شد.)
- دیوار سنگی ( هرگز به خبرنگار گویید هیچ نظری ندارم. در این حالت شخص ثالث به طور خودکار فرض می کند شما گناهکارید. وقتی خبرنگاری از شما سوالی می پرسد که جواب آن را نمی دانید و نمی خواهید در آن لحظه جواب دهید، چیزی شبیه این بگویید: " ما همیشه پاسخگوی رسانه ها هستیم، ولی من صلاحیت پاسخ دادن به این سوال را ندارم. من با شخصی که اطلاعات و صلاحیت کامل در این زمینه دارد، تماس می گیرم و امروز پیش از پایان مهلت تو، با جواب این سوال پیشت برمی گرد."
- امروز و فردا کردن. ( در مورد تحویل کار، همان طور که با مشتری برخورد می کنید، با روزنامه نگاران برخورد کنید.)
- غیر قابل دسترس بودن. ( با تماس تلفنی روزنامه نگار، مانند مهم ترین تماس کاری خود رفتار کنید. وقتی با شما تماس می گیرند، فقط در همان لحظه شما برای آنان جالبید، فردا مطلب مورد نظر آنان به چاپ رسیده و حتی جواب تماس شما را هم نمی دهند.)
- پیشنهاد رشوه. ( هرگز به سردبیر یا خبرنگار نگویید: "اگر اعلان مطبوعاتی مرا چاپ کنید به شما آگهی تبلیغاتی می دهم." یا اینکه "اعلان مطبوعاتی مرا چاپ کنید وگرنه دیگر به شما آگهی نمی دهم". پیشنهاد نخست تنها از سوی نماینده پذیرش آگهی یه نشریه قابل قبول است.)
- فخرفروشی.
- کسل کردن مردم. (شیوه های تکراری و بمباران اطلاعات بی فایده ترین اعمال است.)
- منفی باف بودن. ( خیلی از برنامه های روابط عمومی عالی، از روی ترس، تحقق نیافته و کشته می شود.)
- قربانی کردن روابط روابط دراز مدت به خاطر نتایج کوتاه مدت. ( مثلا برای چاپ یک اعلان مطبوعاتی ارتباط خود را با سردبیر یا تهیه کننده به مخاطره نیاندازید.)
- رفتار غیراخلاقی.
تلخیص از کتاب روابط عمومی به زبان آدمیزاد (برای اطلاعات بیشتر روجوع شود به: آرشیو معرفی کتاب)