بازرگانی در آمریکا از آرامش روز کریسمس (25 دسامبر) یعنی روزی که مردم از شور و غلیان خرید افتاده اند استفاده کرده و اعلام داشت که از اول ژانویه در بهای اجناس خود تخفیف فاحش خواهد داد. آگهی تخفیف اجناس قاعدتا برای همه مردم خوش آیند است. اما آگهی این بازرگان نه فقط برای مردم خوش آیند نشد بلکه نفرت و ناراحتی در آنها ایجاد کرد زیرا همه اجناس خریداری شده چند روز پیش را به نظر آوردند و فورا متوجه شدند که چه قیمت گزافی به آنها داده و چقدر متضرر شده اند.
تاجر دیگری در آمریکا که تاجر فولا بود اعلام کرد که چون دستمزدها افزایش یافته ناگزیر است بهای هر تن فولاد خود را چهار دلار بالا ببرد. چهل و هشت ساعت پس از این آگهی همان تاجر گزارش سالانه خود را انتشار داد. در این گزارش معلوم شد که بازرگان مزبور سود سرشاری از معاملات فولاد بدست آورده است. انتشار این دو آگهی (افزایش بهای فولاد و بدست آوردن سود سرشار) خشم عمومی را برانگیخت و مدت ها تاجر مزبور هدف انتقاد قرار گرفت. اگر تاجر مزبور به عامل زمان توجه کرده و آگهی افزایش چهار دلاری بهای فولاد را به مدتی بعد از انتشار گزارش سالانه محول کرده بود چنان مورد خشم و نفرت قرار نمی گرفت.
باز چند سال پیش کمپانی دوپن در آمریکا اعلام کرد که مبلغ یک میلیون دلار برای کمک به یکصد دانشگاه و کالج پرداخت خواهد کرد. چنین سخاوتی حقا باید ستایش عمومی را جلب می کرد ولی به هیچ وجه مورد توجه قرار نگرفت زیرا در همان روزی که این خبر منتشر شد بنیاد فورد اعلام کرد که مبلغ 500 میلیون دلار برای کمک به دانشگاه ها و بیمارستان ها اعطا خواهد کرد.
منبع: جزوه درسی اصول روابط عمومی، دکتر حسین افخمی، سال تحصیلی 87-88، دانشگاه علامه طباطبایی، دانشکده علوم اجتماعی، گروه ارتباطات اجتماعی، دوره کارشناسی.