ما برای یادگیری به دنیا آمده ایم و جهان معلم ماست. طوری رفتار کنید که گویی در ورای هر حادثه ای ، هدف و مقصودی نهفته است و در مقابل هر حادثه ای از خود بپرسید که چرا به این نیاز داشته ایم و چه درسی از آن می گیریم .
هر کسی که قدم به زندگی شما می گذارد ، یک معلم است . حتی اگر شما را عصبی کند باز هم درسی به شما آموخته است زیرا محدودیتهای شما را نشانتان داده است .
در جهان هستی ، تبعیض وجود ندارد. موفقیت و سعادت شما به مجموعه ای از اصول و قوانین طبیعی و چگونگی بهره گیری از آنها بستگی دارد :
قانون کاشت و برداشت : اول باید بکاری بعد درو کنی
قانون علت و معلول : اگر هیچ اتفاق خوبی در زندگی تان روی نمی دهد ، مقصر شما هستید .
هر چه شما بهتر می شوید بازی هم بزرگتر می شود .
هر مسئله ای به مسئله دیگر می انجامد : اگر پیشنهاد بزرگی وجود ندارد از پیشنهادهای کوچک شروع کنید .
اصل قورباغه ای : حوادث دفعتا اتفاق نمی افتد بلکه ذره ذره مثل چاق شدن یا برشکستگی
انضباط : خود را مکلف به انجام کارهای کوچک مثل سه جلسه ورزش در هفته کنید .
هیچ تلاشی بی نتیجه نمی ماند .
امواج : زندگی به شکل موج اتفاق می افتد .
انعطاف پذیر باشید : همه چیز دنیا در حال تغییر است .
زندگی شما بازتاب کامل اعتقادات شماست. هنگامی که عمیق ترین باورهای خود را درباره زندگی تغییر می دهید ، زندگی شما هم به همان ترتیب دستخوش تغییر می گردد.
درست از همان لحظه ای که بیش از حد وابسته می شوید همه چیز را به نابودی می کشید
دلیل اصلی ثروتمند تر شدن ثروتمندان عدم وابستگی آنها به پول است!اگر چیزی را می خواهی ، آن را ببخش.
به هرچه بیندیشید وسعتش می دهید
از مغز هر انسان ، روزانه در حدود پنجاه هزار اندیشه گذر می کند . پس مثبت بیاندیشید .
وقتی که نسبت به مسئله ای بی خیال می شوید و رهایش می کنید ، آن مسئله هم شما را رها می کند .
پیرو قلب خود باشید
ماموریت شما در زندگی بی مشکل زیستن نیست با انگیزه زیستن است . به دو دلیل باید در هر کاری ، حداکثر تلاش خود را به کار ببندیم : اول به خاطر شادی خودمان ، دوم به خاطر اینکه جهان هستی تنبلی وتکبر را به طریقی تنبیه می کند .
کاری را که دوست دارید انجام دهید .
کسی که باید مجوز را صادر کند ، خود شما هستید. انسان پس از آغاز کردن هر کار ، انگیزه لازم را بدست می آورد .
اگر با زندگی بجنگید ، همیشه بازنده می شوید.
اگر به دنبال آرامش ذهن هستید به پیشامدهای زندگی برچسب خوب یا بد نزنید .
دیگران را همانگونه که هستند بپذیرید. پذیرفتن کامل یعنی عشق بدون قید و شرط .
ماموریت تو در زندگی ، تغییر دادن جهان نیست . تو مامور تغییر خویشتنی.
عادت 1 : عامل باشید
آنچه شما امروز هستید به دلیل انتخابهای دیروز شما بوده است . پس می توانید امروز دیگر گونه انتخاب کنید . مشکلاتی که با آنها روبرو می شویم در یکی از طبقه بندیهای زیر قرار دارد :
1- کنترل مستقیم ( مشکلاتی که به رفتار خودمان مربوط می شود )
2- کنترل غیر مستقیم ( مشکلاتی که به دیگران مربوط می شود)
3- عدم کنترل ( مشکلاتی که نمی توانیم کاری درباره شان بکنیم مانند واقعیتهای مربوط به گذشته یا وضعیت خود )
مشکلات مربوط به کنترل مستقیم را می توان از طریق تغییر دادن عادتهای خود حل کرد که به عادتهای 1 و 2 و 3 مربوط می شود.
مشکلات مربوط به کنترل غیر مستقیم را می توان از طریق تغییر دادن شیوه ها نفوذ خود حل کرد که به پیروزیهای عمومی یا عادات 4 و 5 و 6 مربوط می شود .
مشکلات مربوط به عدم کنترل را می توان با زیستن مسالمت آمیز با آنها حل کرد .
پس حلقه نفوذ خود را گسترش دهید .
تعهداتی کوچک را ایجاد و آنها را حفظ کنید . الگو باشید نه منتقد . بخشی از راه حل باشید نه بخشی از مشکل . در مورد هر کاری حلقه نفوذتان را برای حل مشکل مشخص کنید و آن گام بردارید .
عادت 2 : ذهنا از پایان آغاز کنید
یعنی به روشنی مقصدتان را بشناسید . مثلا اگر فردا تشییع جنازه شما باشد و شما ناظر بر آن دوست دارید افرادی که شما را می شناسند درباره شما چه بگویند و از شما چگونه یاد کنند ؟ ( در مقام همسر ، در مقام دوست ، در مقام همکار ، در مقام رئیس ، در مقام ... )
مدیریت یعنی درست انجام دادن امور . رهبری یعنی انجام دادن امور درست .
شما باید کانون توجهتان اصول باشد نه کار نه تملک نه تفریح نه دوست نه دشمن نه مسجد نه خود نه همسر نه خانواده نه پول . اصول را فدای موارد دیگر نکنید چرا که در نهایت احساس خوشبختی نخواهید کرد .
پس شعار رسالت شخصی خود را بنویسید .
عادت 3 : نخست امور نخست را قرار دهید
چه کاری برای موفقیتان بسیار مهم است ولی به آن نمی پردازید ؟
هشتاد درصد نتایج حاصل بیست درصد از کار و فعالیت است .
چهار نوع فعالیت وجود دارد :
1- کارهای ضروری و اضطراری ( مثل بهرانها )
2- کارهای ضروری و غیر اضطراری ( شناخت فرصتها – برنامه ریزی )
3- کارهای غیر ضروری و اضطراری ( جلسات بی مورد – تلفنها )
4- کارهای غیر ضروری و غیر اضطراری ( اتلاف وقت – تلویزیون – کارهای پیش پا افتاده )
افراد موفق کسانی هستند که به امور دوم می پردازند . آنها هرگز مسایل را مورد توجه قرار نمی دهند بلکه ذهن را به فرصتها و راه حلها معطوف می دارند .
نه گفتن به فعالیتهای دیگر مایه ای ندارد . بعضی کارها را به دیگران واگذار کنید .
پس اوقات خود را به صورت هفتگی برنامه ریزی کنید .
عادت 4 : برنده / برنده بیاندیشید
شش برداشت در مناسبات انسانی وجود دارد
1- برنده / برنده
2- برنده / بازنده
3- بازنده / برنده
4- بازنده / بازنده
5- برنده
6- برنده / برنده یا صرف نظر
برنده / برنده در تمام جنبه های ارتباطی در صدد جذب منافع دو جانبه است .
این سوال که چه کسی در زندگی مشترک شما برنده است ؟ پرسش مسخره ای بیش نیست . اگر هر دو نفر برنده نباشید ، هر دو بازنده اید .
هرگز نباید در شرکتی که همه برای دستیابی به موفقیت نیاز به همکاری دارند بین همکاران رقابت برنده / بازنده برقرار شود .
عادت 5 : نخست بخواهید بفهمید ، آنگاه جویای تفاهم باشید .
اغلب مردم با نیت پاسخ دادن ، به سخنان دیگران گوش می کنند و نه اینکه قصد درک آن را داشته باشند . همچنین عقاید ، احساسات و داوریهای خود را دخیل کرده و برای پاسخ به یکی از چهار روش زیر توسل می جوییم :
1- ارزیابی : موافق انجام کاری یا مخالف
2- بازجویی : سوال پیچ کردن مخاطب
3- تحمیل پند و اندرز : نصایح حکیمانه خود را بر دیگران تحمیل می کنیم
4- تعبیر و تفسیر : رفتار و انگیزه های دیگران را بر حسب رفتار و انگیزه های خود می سنجیم
در بسیاری از مواقع برای تغییر وضعیت فرد نیازی به پند و اندرز و توصیه نیست . غالب مردم پس از اینکه مجالی برای ابراز احساسات بیابند مسائل خود را می شکافند و در نتیجه راه حلها خود آشکار می شوند .
عادت 6 : نیروی جمعی ایجاد کنید
برآیند نیروی جمعی از جمع تک تک نیروها بیشتر است .
بها دادن به تفاوتها ( تفاوتهای ذهنی ، احساسی و روانی ) جوهره کار تیمی است .
عادت 7 : اره را تیز کنید
گاه که به عواقب عظیم ناشی از چیزهای کوچک می اندیشیم ، به این نتیجه می رسیم که اصولا هیچ چیز حقیری وجود ندارد .
گاه دست از کار بکشید و در گفتار و رفتارمان درنگ و تامل کنیم . بازسازی باید در چهار بعد صورت گیرد :
1- جسمانی ( ورزش ، تغذیه ، کنترل فشارها )
2- ذهنی ( مطالعه ، تجسم ، برنامه ریزی ، نوشتن )
3- معنوی ( تعیین ارزشها ، تعهد ، مطالعه و نیایش )
4- عاطفی اجتماعی ( خدمت ، همدلی ، روحیه تیمی ، امنیت باطنی )
نباید از اکتشاف باز ایستیم و غایت همه اکتشافهایمان رسیدن به همانجایی خواهد بود که از آن آغاز کرده ایم ، تا برای نخستین بار همان جا را بشناسیم
مقدمه
هر کس و هر کجا که هستید، روابط عمومی زندگی شما را تغییر میدهد؛ چه باورتان بشود، چه نه. اگر صاحب یا مدیر موسه تجارت کوچکی هستید یا دلتان می خواهد دست به کارآفرینی بزنید، روابط عمومی به پرکردن خلا بین شما و رقبای بزرگ تر و پر سرمایه تر تان کمک می کند. ممکن است از عهده هزینه ی یک آگهی تبلیغاتی 60 ثانیه ای رد زمان پخش مسابقات فوتبال لیگ برتر برنیایید، ولی می توانید به کسانی که در طول برگزاری این مسابقات به باشگاه مراجعه می کنند، اجازه بدهید یک جلسه به رایگان از امکانات آن استفاده کنند؛ به این ترتیب تنها به کمک روابط عمومی تان به شهرت فراوانی می رسید.
اگر رییس یا مدیر عامل شرکتی باشید، دیده اید که بودجه ی آگهی های تبلیغاتی دایما در حال کاهش است، در حالی که هزینه ی این آگهی ها به طور سرسام آوری افزایش می یابد. با برنامه ی روابط عومی موثر، در اکثر موارد می توان بدون صرف هزینه ی بیشتر برای آگهی های تبلیغاتی، با بازار هدف خود ارتباط بیشتری برقرار کرد.
اگر مصرف کننده اید، بدون اینکه خودتان بدانید، روابط عمومی نقش مهمی در آموزش شما و در شکل گیری عقایدتان بازی می کند. آیا می دانید بیش از نیمی از آنچه می خوانید و می بینید و در رسانه ها می شنوید، حاصل تلاش مدیر یا شرکت روابط عمومی است؟ روابط عمومی تاثیری قابل توجه بر اطلاعاتی دارد که در زندگی روزمره خود کسب می کنید.
پس چه کسی می تواند ادعا کند نیازی به روابط عمومی ندارد؟!!!
آنچه کتاب به شما می دهد
می توان کتاب "روابط عمومی به زبان آدمیزاد" را به عنوان "بنگاه روابط عمومی کوچک شخصی" فرض کرد. از طریق این کتاب هر آنچه برای روابط عمومی خود احتیاج دارید: از قبیل ایده ها، فهرست اقلام مورد نیاز، فرم ها، مدارک و مراجع، در بسته ای با قابلیت استفاده ی آسان و کاملا قابل فهم، در ختیار شماست. با استفاده از این کتاب می توانید محصول خدمات خود را در هر زمان و هر مکانی که بخواهید به همه معرفی کنید – در روزنامه، مجلات، جراید بازرگانی، در تلویزیون، رادیو، اینترنت – تا این که مردم در مورد آنچه ارایه می دهید، اطلاع یابند و برای خرید آن به شما مراجعه کنند. نتیجه چیست؟ شهرت، شناخته شدن، آگاهی، تحقیقات، سفارش های بیشتر و پول!
سرفصل های کتاب
ü روابط عمومی چیست و عملکردش چگونه است؟
ü تفکر آزاد و تفکر خلاقانه
ü پی ریزی شالوده کار
ü تکمیل راهکار روابط عمومی تان
ü تهییج افکار عمومی
ü ده روش از کارهای همیشه موفق روابط عمومی