سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مدیر وبلاگ
 
روابط عمومی به زبان آدمیزاد
این تارنما میعادگاهی است برای تمامی علاقمندان به مباحث روابط عمومی، مدیریت، خلاقیت، راهکارهای کسب موفقیت، کارآفرینی و ...؛ اگر ارایه کننده کالا و خدمات هستید، اگر وبلاگ نویسید یا به هر روش دیگری به اشاعه افکار خود می پردازید سری به ما بزنید: کلیه افراد علاقمند می توانند در یک دوره یک ماهه آزمایشی با وبلاگ "روابط عمومی به زبان آدمیزاد" (مهر 84) همکاری نمایند در صورت احراز شرایط با ما خواهید ماند. افراد غیر فعال و یا فعال در زمینه غیر مرتبط حذف خواهند شد.
نویسندگان وبلاگ
آمار واطلاعات
بازدید امروز : 348
بازدید دیروز : 19
کل بازدید : 653988
کل یادداشتها ها : 350
خبر مایه

موسیقی


1 2 >

ما برای یادگیری به دنیا آمده ایم و جهان معلم ماست. طوری رفتار کنید که گویی در ورای هر حادثه ای ، هدف و مقصودی نهفته است و در مقابل هر حادثه ای از خود بپرسید که چرا به این نیاز داشته ایم و چه درسی از آن می گیریم .

هر کسی که قدم به زندگی شما می گذارد ، یک معلم است . حتی اگر شما را عصبی کند باز هم درسی به شما آموخته است زیرا محدودیتهای شما را نشانتان داده است .

در جهان هستی ، تبعیض وجود ندارد. موفقیت و سعادت شما به مجموعه ای از اصول و قوانین طبیعی و چگونگی بهره گیری از آنها بستگی دارد :

قانون کاشت و برداشت : اول باید بکاری بعد درو کنی

قانون علت و معلول : اگر هیچ اتفاق خوبی در زندگی تان روی نمی دهد ، مقصر شما هستید .

هر چه شما بهتر می شوید بازی هم بزرگتر می شود .

هر مسئله ای به مسئله دیگر می انجامد : اگر پیشنهاد بزرگی وجود ندارد از پیشنهادهای کوچک شروع کنید .

اصل قورباغه ای : حوادث دفعتا اتفاق نمی افتد بلکه ذره ذره مثل چاق شدن یا برشکستگی

انضباط : خود را مکلف به انجام کارهای کوچک مثل سه جلسه ورزش در هفته کنید .

هیچ تلاشی بی نتیجه نمی ماند .

امواج : زندگی به شکل موج اتفاق می افتد .

انعطاف پذیر باشید : همه چیز دنیا در حال تغییر است .

زندگی شما بازتاب کامل اعتقادات شماست. هنگامی که عمیق ترین باورهای خود را درباره زندگی تغییر می دهید ، زندگی شما هم به همان ترتیب دستخوش تغییر می گردد.

درست از همان لحظه ای که بیش از حد وابسته می شوید همه چیز را به نابودی می کشید
دلیل اصلی ثروتمند تر شدن ثروتمندان عدم وابستگی آنها به پول است!اگر چیزی را می خواهی ، آن را ببخش.

به هرچه بیندیشید وسعتش می دهید

از مغز هر انسان ، روزانه در حدود پنجاه هزار اندیشه گذر می کند . پس مثبت بیاندیشید .

وقتی که نسبت به مسئله ای بی خیال می شوید و رهایش می کنید ، آن مسئله هم شما را رها می کند .

پیرو قلب خود باشید

ماموریت شما در زندگی بی مشکل زیستن نیست با انگیزه زیستن است . به دو دلیل باید در هر کاری ، حداکثر تلاش خود را به کار ببندیم : اول به خاطر شادی خودمان ، دوم به خاطر اینکه جهان هستی تنبلی وتکبر را به طریقی تنبیه می کند .

کاری را که دوست دارید انجام دهید .

کسی که باید مجوز را صادر کند ، خود شما هستید. انسان پس از آغاز کردن هر کار ، انگیزه لازم را بدست می آورد .

اگر با زندگی بجنگید ، همیشه بازنده می شوید.

اگر به دنبال آرامش ذهن هستید به پیشامدهای زندگی برچسب خوب یا بد نزنید .

دیگران را همانگونه که هستند بپذیرید. پذیرفتن کامل یعنی عشق بدون قید و شرط .

ماموریت تو در زندگی ، تغییر دادن جهان نیست . تو مامور تغییر خویشتنی.


  

عادت 1 : عامل باشید

آنچه شما امروز هستید به دلیل انتخابهای دیروز شما بوده است . پس می توانید امروز دیگر گونه انتخاب کنید . مشکلاتی که با آنها روبرو می شویم در یکی از طبقه بندیهای زیر قرار دارد :

1-     کنترل مستقیم ( مشکلاتی که به رفتار خودمان مربوط می شود )

2-     کنترل غیر مستقیم ( مشکلاتی که به دیگران مربوط می شود)

3-     عدم کنترل ( مشکلاتی که نمی توانیم کاری درباره شان بکنیم مانند واقعیتهای مربوط به گذشته یا وضعیت خود )

مشکلات مربوط به کنترل مستقیم را می توان از طریق تغییر دادن عادتهای خود حل کرد که به عادتهای 1 و 2 و 3 مربوط می شود.

مشکلات مربوط به کنترل غیر مستقیم را می توان از طریق تغییر دادن شیوه ها نفوذ خود حل کرد که به پیروزیهای عمومی یا عادات 4 و 5 و 6 مربوط می شود .

مشکلات مربوط به عدم کنترل را می توان با زیستن مسالمت آمیز با آنها حل کرد .

پس حلقه نفوذ خود را گسترش دهید .

تعهداتی کوچک را ایجاد و آنها را حفظ کنید . الگو باشید نه منتقد . بخشی از راه حل باشید نه بخشی از مشکل . در مورد هر کاری حلقه نفوذتان را برای حل مشکل مشخص کنید و آن گام بردارید .

عادت 2 : ذهنا از پایان آغاز کنید

یعنی به روشنی مقصدتان را بشناسید . مثلا اگر فردا تشییع جنازه شما باشد و شما ناظر بر آن دوست دارید افرادی که شما را می شناسند درباره شما چه بگویند و از شما چگونه یاد کنند ؟ ( در مقام همسر ، در مقام دوست ، در مقام همکار ، در مقام رئیس ، در مقام ... )

مدیریت یعنی درست انجام دادن امور . رهبری یعنی انجام دادن امور درست .

شما باید کانون توجهتان اصول باشد نه کار نه تملک نه تفریح نه دوست نه دشمن نه مسجد نه خود نه همسر نه خانواده نه پول . اصول را فدای موارد دیگر نکنید چرا که در نهایت احساس خوشبختی نخواهید کرد .

پس شعار رسالت شخصی خود را بنویسید .

عادت 3 : نخست امور نخست را قرار دهید

چه کاری برای موفقیتان بسیار مهم است ولی به آن نمی پردازید ؟

هشتاد درصد نتایج حاصل بیست درصد از کار و فعالیت است .

چهار نوع فعالیت وجود دارد :

1-     کارهای ضروری و اضطراری ( مثل بهرانها )

2-     کارهای ضروری و غیر اضطراری ( شناخت فرصتها – برنامه ریزی )

3-     کارهای غیر ضروری و اضطراری ( جلسات بی مورد – تلفنها )

4-     کارهای غیر ضروری و غیر اضطراری ( اتلاف وقت – تلویزیون – کارهای پیش پا افتاده )

 

افراد موفق کسانی هستند که به امور دوم می پردازند . آنها هرگز مسایل را مورد توجه قرار نمی دهند بلکه ذهن را به فرصتها و راه حلها معطوف می دارند .

نه گفتن به فعالیتهای دیگر مایه ای ندارد . بعضی کارها را به دیگران واگذار کنید .

پس اوقات خود را به صورت هفتگی برنامه ریزی کنید .

عادت 4 : برنده / برنده بیاندیشید

شش برداشت در مناسبات انسانی وجود دارد

1-     برنده / برنده

2-     برنده / بازنده

3-     بازنده / برنده

4-     بازنده / بازنده

5-     برنده

6-     برنده / برنده یا صرف نظر

برنده / برنده در تمام جنبه های ارتباطی در صدد جذب منافع دو جانبه است .

این سوال که چه کسی در زندگی مشترک شما برنده است ؟ پرسش مسخره ای بیش نیست . اگر هر دو نفر برنده نباشید ، هر دو بازنده اید .

هرگز نباید در شرکتی که همه برای دستیابی به موفقیت نیاز به همکاری دارند بین همکاران رقابت برنده / بازنده برقرار شود .

عادت 5 : نخست بخواهید بفهمید ، آنگاه جویای تفاهم باشید .

اغلب مردم با نیت پاسخ دادن ، به سخنان دیگران گوش می کنند و نه اینکه قصد درک آن را داشته باشند . همچنین عقاید ، احساسات و داوریهای خود را دخیل کرده و برای پاسخ به یکی از چهار روش زیر توسل می جوییم :

1-     ارزیابی : موافق انجام کاری یا مخالف

2-     بازجویی : سوال پیچ کردن مخاطب

3-     تحمیل پند و اندرز : نصایح حکیمانه خود را بر دیگران تحمیل می کنیم

4-     تعبیر و تفسیر : رفتار و انگیزه های دیگران را بر حسب رفتار و انگیزه های خود می سنجیم

در بسیاری از مواقع برای تغییر وضعیت فرد نیازی به پند و اندرز و توصیه نیست . غالب مردم پس از اینکه مجالی برای ابراز احساسات بیابند مسائل خود را می شکافند و در نتیجه راه حلها خود آشکار می شوند .

عادت 6 : نیروی جمعی ایجاد کنید

برآیند نیروی جمعی از جمع تک تک نیروها بیشتر است .

بها دادن به تفاوتها ( تفاوتهای ذهنی ، احساسی و روانی ) جوهره کار تیمی است .

عادت 7 : اره را تیز کنید

گاه که به عواقب عظیم ناشی از چیزهای کوچک می اندیشیم ، به این نتیجه می رسیم که اصولا هیچ چیز حقیری وجود ندارد .

گاه دست از کار بکشید و در گفتار و رفتارمان درنگ و تامل کنیم . بازسازی باید در چهار بعد صورت گیرد :

1-     جسمانی ( ورزش ، تغذیه ، کنترل فشارها )

2-     ذهنی ( مطالعه ، تجسم ، برنامه ریزی ، نوشتن )

3-     معنوی ( تعیین ارزشها ، تعهد ، مطالعه و نیایش )

4-     عاطفی اجتماعی ( خدمت ، همدلی ، روحیه تیمی ، امنیت باطنی )

نباید از اکتشاف باز ایستیم و غایت همه اکتشافهایمان رسیدن به همانجایی خواهد بود که از آن آغاز کرده ایم ، تا برای نخستین بار همان جا را بشناسیم


  

ارتفاع
کل برج‌ 435 متر و معادل 5/1 برابر ارتفاع برج ایفل در فرانسه است‌. ارتفاع‌ 315
متری شفت بتنی برج نیز برابر با ارتفاع یک ساختمان 105 طبقه است و دکل آنتن برج
میلاد نیز با 120 متر طول‌، معادل ارتفاع یک ساختمان 40 طبقه است.

وزن کل
سازه 161 هزار تن و معادل وزن 3 هزار و 578 تانک است‌.

لابی
برج نیز با زیر بنای 15 هزار مترمربع معادل 3 زمین فوتبال و زیر بنای 12 هزار متر
مربعی رأس سازه نیز برابر با‌ 5/2 زمین فوتبال است.

230
کیلومتر کابل در احداث برج به کار رفته که طول آن معادل مسافت تهران ـ شمال است‌.

25 کیلومتر
نیز متراژ لوله مصرفی در برج میلاد است که چیزی مساوی با 5/4 برابر ارتفاع قله
دماوند محاسبه شده است.

2
برابر محیط کره زمین نیز مقیاس به دست آمده برای 80 هزار کیلومتر مسافت طی شده با
آسانسورهای کارگاهی برج میلاد است.

9 هزار
چراغ و 100 هزار پیچ نیز از دیگر مواد مصرفی در ساخت برج میلاد است که با یک
میلیون و 300 هزار نفر روز در این پروژه به کار رفته است.

همچنین
میانگین سنی مهندسان پروژه برج میلاد 31 سال عنوان شده است و 40 هزار نفر نیز از
ابتدای زمان احداث تا‌کنون از این برج دیدن کرده‌اند

.


  

 عامل اول موفقیت:

-?هرکس می تواند [و باید] رفتار و
نگرش خود را انتخاب کند
.

- زمانی که درباره‌ی چیزی تردید
دارید، اطلاعات بیشتری جمع کنید
.

- جرأت تغییر داشته باشید و با
مسئولان‌تان رُک صحبت کنید.چه مدتی است که هیچ کار جسورانه ای انجام نداده‌اید؟

- زبان شعر می‌تواند در مقابله با
مشکلات روزانه کمک کند
.

- نیاز  سازمان و نیازهای ما
به عنوان کارمندان آن، یکی هستند: خلاقیت، انگیزه، انعطاف پذیری، صمیمیت، توجه
قلبی و اطمینان
.

زمانی معلم، درسش را آغاز می‌کند
که دانش آموز آماده باشد
.

- ببینید چه چیزی شما را از انجام
کارهای جسورانه باز می‌دارد
.

- آیا کسی دوست دارد که در مکان
مرده و بدون انرژی کار کند؟

- جریان تغییرات از خود آغاز می
شود: باید نگرش و رفتار خود را آگاهانه
انتخاب کرد.
[ایمان و خودباوری داشته باشید] که هر اتفاقی که رخ دهد، هم
چنان پایدار و
استوار خواهید بود
.

- حقیقت این است که حرکت نکردن و
منفعل ماندن، پر خطرتر از دست به کار شدن است
.

- زمانی را به شخص خودتان اختصاص
دهید
.

- کسانی هستند که در زندگی آن قدر
با سرعت و برای مدت بیش از حد، طولانی
دویده‌اند که
از یاد برده‌اند برای چه می‌دوند و در پی چه هستند
.

- مردم از آموختن و رشد کردن در هر
لحظه از زندگی لذت می‌برند
.

- مدتی که در سر کار می‌گذرانیم
خیلی بیشتر از آن است که بخواهیم اجازه دهیم تلف شود
.

- اگر شهامت و تسلط بر خود داشته
باشیم، قادر به انتخاب خواهیم بود
.



نکته‌هایی از کتاب "ماهی!"- قسمت دوم

عامل دوم و سوم موفقیت:

-?می توان در عین این که جدی بود،
کار را تفریح و سرگرمی دانست و آن را با یک محیط فرح بخش توأم کرد
.

-?بازی و خوشحال کردن مردم را
فراموش نکنید
.

-آفریدن یک روز به یادماندنی

نباید مضطرب بود و زندگی را
خیلی سخت گرفت
.

- جلب کردن مشتریان را را فراموش
نکنید.(فاصله نگرفتن از مشتریان)

- روزشان را به یاد ماندنی ساز
و مردم را خوشحال کن
.

- سرگرم کردن مردم و ایجاد یک لذت
گروهی
.

  عامل چهارم موفقیت:

-?حضور داشته باش

-توجهتان فقط به خودتان معطوف نباشد
و برای مشتری حضور داشته باشید
.

-تا زمانی که خودمان نخواهیم و برای
اصلاح وضعیت، تلاش نکنیم، هیچ چیزی تغییر نمی‌کند و اصلاح نمی‌شود
.



وظایف موجود برای برنامه‌ریزی سخنرانی داخلی:

- انجام ملاقات‌های مورد نیاز، مطالعه و جمع آوری اطلاعات و
تهیه‌ی یک تمرین سخن‌رانی
.

- تدوین دستورالعمل اجرایی سخن‌رانی

-تهیه ی امکانات لازم برای جلسه

 -برپایی جلسه و ارائه‌ی
برنامه‌ی آن(مکان و
(...

- کوشیدن برای حل مشکلات در داخل گروه



:  مزایای بازی کردن

*شادها، با دیگران خوب رفتار می‌کنند.

*تفریح به خلاقیت منجر می شود.

*با شادی زمان زود می گذرد و احساس
خستگی کم می شود
.

*لذت بردن و شادی، ضامن سلامتی است.

*با شادی، کار کردن خود به پاداش
تبدیل می‌شود، نه اینکه تنها راهی برای دریافت پاداش باشد
.

 

- گذشته تاریخ است؛ آینده یک راز
است و امروز، یک هدیه است
.

- حضور داشتن می‌تواند کمک کند تا
چیزهایی را که از دست داده‌ایم، دوباره به دست بیاوریم. مثل رابطه ی صمیمی با
فرزندانمان را
.

-وقتی شما حضور [توجه] دارید، یعنی
برای طرف مقابل‌تان ارزش قائلید
.

-ما خود یک بخش مهمی از مشکل هستیم
و قبل از راهنمایی کارمندان‌مان، باید خود را راهنمایی کنیم
.

- معنا، چیزی نیست که به طور تصادفی
به آن برخورد کنی....(جان گاردنر
(

معنا چیزی است که نتیجه تراوشات افکار خودت است و آن را
خودت می‌سازی.... با توجه به استعدادها و ادراک خودت. از روی اعتقادات
....

-هر روز انتخاب کنید که امروز را
برای خودتان، به روز بزرگی تبدیل کنید.

پایان


  

کتاب ماهی!
نویسندگان : استیفن سی لاندن ، هری پل و جان کریستنسن(پیش‌گفتار از بلانچارد)
مترجم : سحر کیانی
 
تعداد صفحات: 104 صفحه
قطع : رقعی
قیمت : 1450 تومان
در زمینه : تحول فرهنگ سازمانی و رهبری
ناشر: فرا

در این کتاب ، کلید به وجود آوردن محیط کار خلاق و موثر را پیدا خواهید کرد و همچنین خواهید یافت که چگونه محل کار خود را به یک محیط شاد ، جذاب و پر انرژی تبدیل کنید. این کتاب در مورد رمز بالابردن بهره وری و تولید بیش تر و استفاده بهینه از نیروها به خوانندگان مطالب جدیدی را می آموزد . کن بلانچارد در مورد این کتاب می گوید: داستان ماهی ! را بخوانید ، با هر کسی که کار می کنید در جریان بگذارید و چهار روشی را که در استراتژی لاندن ، پل و کریستنسن پیشنهاد شده است ، به کار گیرید . من تضمین می کنم هر مدیری از خواندن داستان ماهی ! استفاده خواهد کرد . زیرا نه تنها دلبستگی کارمندان را به سازمان زیاد می کند ، بلکه باعث می شود افراد به آن چه انجام می دهند افتخار کنند.

 فرازی از کتاب ماهی!
زندگی ارزشمند تر از آن است که فقط به امید فرا رسیدن دوران بازنشستگی کار کنیم .

نکته‌هایی از کتاب "ماهی!"- قسمت اول

کار آن کارست ای مشتاق مست/ کاندر آن کار ار رسد مرگت، خوش است (مولانا(

- حدود ??% از زمان بیداری بزرگسالان صرف انجام کارهای مربوط به شغل است. (آماده شدن، رفتن، فکر کردن، استراحت و...(

- ما باید تنها کاری را که واقعاً دوست داریم، انجام دهیم. خواهیم دید که به دنبال انجام این کارها، پول هم می‌آید. لازم نیست کاری که انجام می‌دهیم ایده آل باشد، ولی می‌توان کار را با عشق انجام داد تا هم لذت ببریم و هم نتایج فوق العاده عایدمان شود.(به ندرت اتفاق می‌افتد که کاری که می‌کنیم، ایده‌آل باشد(

- هیچ گونه سخت‌گیری به کارمندان نباید اعمال گردد، مگر در انجام درست کارها.

- در پنج هفته‌ی اول شروع کار، سعی کنید با کارها و همکاران جدید آشنا شوید.

- در قسمت‌های نامرئی سازمان (که کارشان ظاهراً به چشم نمی آید) ممکن است کارکنان هرچه هم بهتر کار کنند، باز هم احساس نکنند چه نقش بزرگی در سازمان دارند.

- آیا آگاه هستید اگر خود را تغییر ندهیم، باید به زودی دنبال شغل دیگری باشیم؟

-  آیا محل کار شما یک انبار انرژی منفی نیست؟

- خندیدن می‌تواند برای تو مفید باشد.

- هر کاری می‌تواند برای انجام دهنده‌ی آن خسته کننده باشد. اما می‌توان هر شغلی را با انرژی و مشتاقانه انجام داد.

- همیشه برای روش انجام کارها حق انتخابی وجود دارد، حتی اگر برای نوع کاری که انجام می‌دهیم چنین امکانی را نداشته باشیم.

- ما می‌توانیم نگرش و رفتاری را که سر کار اعمال می‌کنیم، تغییر دهیم و کنترل کنیم. دیدگاه و نگرش خود را انتخاب کنید. می‌توانید روش انجام دادن کارتان را انتخاب کنید، حتی اگر حق انتخاب نوع کار را نداشته باشید.

- هر روز که به محل کار خود می‌رویم، رفتار و نگرشی را همراه خود می‌آوریم.(نا امیدی، غرغر، شادی و برکت(

- تا زمانی که مجبور هستیم سر کار حاضر شویم، باید سعی کنیم بهترین روز ممکن را داشته باشیم.

- گذراندن یک روز با شهرت جهانی خیلی لذت بخش‌تر از گذراندن یک زندگی بدون شهرت است.

- از آن جا که فکر می‌کنیم روش زندگی را می‌دانیم، هیچ گاه درباره ی آن نمی‌اندیشیم.

-  زندگی خود را هر روز انتخاب می‌کنیم.

ادامه دارد...


  

برگزیده ای از کتاب " سنگفرش هر خیابان از طلاست"

در میان همه چیزهایی که جوانی به همراه دارد مهمترینشان آرزوهاست.

مردمانی که آرزو و هدف دارند فقر نمی شناسند زیرا شخص به اندازه هدفهایش ثروتمند است .

آرزو اشخاص را می سازد و شخصیت او را کنترل می کند آرزو مانند سکان یک کشتی جهت حرکت را مشخص می سازد.

زندگی بدون امید و هدف مانند کشتی بدون سکان می باشد.

البته یک فرد با اهداف و آرزوهای غلط همانقدر خطرناک است که شخص بی هدف.

جوان بی هدف جوان نیست. تاریخ متعلق به کسانی است که در زندگی امیدهای بزرگ دارند.

وقتی دیگران شمارش معکوس غیر ممکن ها را شروع می کنند من به شمارش ممکن ها می پردازم.

مهارت و دانش مدیریت لازمه هر فعالیت اقتصادی جدید است . کسانی که دلشوره پیدا کنند که " ممکن است به نتیجه نرسیم"یا"اگر موفق نشدیم چه خاکی بر سرمان بریزیم"صلاحیت ندارند که یک تاجر یا صنعتگر باشند.

مهم نیست که من چه کاری را انجام می دهم هر چه باشد دوست دارم آنرا به نحو احسن و تا انتها انجام دهم.

هیچکس دوست ندارد کسی را که به او اعتماد کرده است مایوس کند.

کسانی را که شما در عنفوان جوانی به عنوان دوست انتخاب می کنید می تواند مسیر زندگی شما را تغییر بدهد . بنابراین من امروز بسیار نگران این هستم که جوانان کره و جهان چه کسانی را سرمشق خود قرار داده و چه کسانی را از جان و دل می پذیرند.

نگاه کنید عکس چه کسانی روی میز و یا به در و دیوار اطاق شما نصب شده است؟و بیندیشید که آیا راه و رسم این افراد ارزش الگو شدن را دارد.یا خیر؟

زمان همانند تیری که از کمان رها شود هرگز باز نمی گردد.

ما زمان را به چشم یک کالای گرانبها می نگریمو به آن ارج می نهیم.

عمر انسان بسیار ارزشمندتر از آن است که بیهوده تلف شود. شما نه قدرت دارید که لحظات از دست رفته زندگی را باز یابید و نه می توانید عمر دوباره داشته باشید.

زندگی سرشار از چیزهای گرانبهاست اما هیچ چیزی با ارزش تر از وقت و زمان نیست.

فردی که تا دیروز آدم گمنامی بیش نبوده چنانچه امروز با جدیت سعی در پیشرفت خود کند نهایتا" به فرداهای درخشانی می رسد اما فرد برجسته امروز چنانچه با اتکا به افتخارات فعلی خود دست از هر تلاشی برای پیشرفت بردارد به مرور در آینده ای نه چندان دوربه هیچ تبدیل می شود.

افرادی که به دلیل عدم تحمل محیط کار شرکتها به دانشگاهها روی می آورند در حقیقت به کل سیستم آموزشی توهین کرده اند.

حالاتی که در جوانان امروز مرا بسیار مضطرب می کند ضعف راحت طلبی و تا اندازه زیادی عدم استقلال و عدم حس ماجراجویی آنانست .به نظر می رسد شیوه متداول در بین جوانان امروز تمایل شدید به راحتی و تنبلی است .

عرق ریختن در حین کار بسیار با ارزشتر از عرق کردن در باشگاههای ورزشی است.

معتقدم اگر در مورد غذا ایرادگیر نبوده و تغذیه مناسبی داشته باشید در آنصورت برای درمان بیماری نیازی به دوا و جوشانده های سنتی نخواهید داشت.

مثلی است قدیمی که می گوید غذای مناسب بهترین داروی پیشگیری است .

فلسفه شخصی من این است که تندرستی را می توان از طریق عادات و کارهای روزمره حفظ نمود.

ما باید با تمام نیرو آن گونه پیشرفتهای اقتصادی و مادی را که نهایتا منجر به جلو آمدن شکم ها و ارضای نفس می شوند با قاطعیت طرد کنیم.

توجه به مادیات تا آن حد گرانبها و پر ارزش است که آمیخته با رشد روح و روان افراد جامعه باشد این نوع رشد اقتصادی برای جامعه به منزله نکبت و ذلت است نه نعمت و برکت. شکم سیر با ذهنی کوتاه و منحرف چه مزایایی می تواند برای انسان داشته باشد.


  

دکتر شریعتی در
این کتاب ارزشمند به تشریح اصطلاح انتلکتوال می پردازه که بطور عامیانه به معنی
روشنفکریه و در واقع به معنی کسی یه که کار مغزی می کنه. اما دکتر شریعتی ثابت می
کنه که این دو گروه من وجه هستند و به بیان تفاوت هایی می پردازه که عدم هم معنی
بودن آنها را بیان میکنه. 1- انتلکتوال واقعیت های علمی را بیان می کند. ولی
روشنفکر حقیقت و آنچه را که نباید باشد و آنچه را که باید باشد را نشان می دهد. 2-
انتلکتوال فقط کار علمی و مغزی می کند. ولی روشنفکر کسی است که هم کار مغزی می کند
و هم نسبت به زمان و مکان خود آگاه است و احساس مسوولیت می کند. و وظیفه اساسی اش
انتقال ناهنجاری ها و تضادهای اجتماعی به خودآگاه مردم جامعه است.

سپس سه سوال
مطرح می کند و در پی پاسخ گویی به این سه سوال است: 1- از کجا آغاز کنیم؟ از
برقرای ارتباط نزدیک و دو سویه میان نخبگان و عوام. 2- کی باید از کجا آغاز کند؟
روشنفکر با ارتباط با مردم. روشنفکر متناسب با زمان و جغرافیای یک کشور یا منطقه.
3- چه کار باید کرد؟ بیان حقایق و آنچه که باید باشد. نشان دادن و راه و رائد
قبیله بودن و پویا کردن جامعه زیرا عالم مطلق با علم محض جامعه را ایستا می کند. چگونه
باید کرد؟ کشف علت انحطاط و آگاه کردن مردم از آن و در مرحله بعد ارائه مکاتب و
تزهای متناسب با زمان و مکان برای دفع عوامل انحطاط.

و نکته ی مهم
دیگری که استاد شهید در این کتاب به آن می پردازد و بسیاری از روشنفکران کشورمان نیز
آنرا مطرح کرده اند یعنی بحث رنسانس اسلامی است. به قول دکتر شریعتی پرتستانیسم در
آن دوره سعی در احیای مسیحیتی دنیایی و مبارز داشت که اصلا وجود خارجی ندارد ولی
ما باید سعی در احیای اسلامی حقیقی برخلاف اسلام ارائه شده فعلی داشته باشیم.
اسلام عدالت، جهاد و بطور کل اسلامی که آخرت آن هم بر پایه  این دنیا شکل می گیرد و مطلقا مخالف با فقر و
در نتیجه استثمار است.

البته متاسفانه به  نظر من مردم کشور ما مخلوطی از رنسانس و
پس و پیش آنند و این کار را سخت تر می کند. بقول دکتر شریعتی بورژوازی اروپا در
دوران رنسانس مشتمل بر بورژازی تولید کننده شهری در برابر تولید کننده روستایی بود
اما بورژازی ایرانی بازاری مصرف کننده و حداکثر واسطه مصرفی است. پس می بینیم که
در زمینه مذهب و ویژگی های انسانی که دو عامل اساسی در رنسانس هستند و بطور کلی به
لحاظ ساختار فرهنگی و اجتماعی نیز کاملا متفاوت هستیم و امکان پیاده کردن گام به
گام مکاتب و انقلابات اروپاییان در ایران امکان پذیر نیست و گاهی ممکن است به قول
دکتر شریعتی بدلیل این عوضی گرفتن ها بازهم ضربه ی بزرگی به این ساختار نیمه ویران
وارد کنیم.


  

درود بر شما

معرفی 3 فیلم:

نخستین فیلم به صورتی جالب متصل بودن حلقه سرنوشت انسان ها را به یکدیگر نشان می دهد؛ فیلمی به نام 21 گرم:

 داستان از این قرار است که مردی، 2 دختر و پدرشان را در یک تصادف به قتل می رساند. دخترها در جا می میرند ولی قلب پدرشان را به مرد دیگری میدهند (شون پن) . مردی که قلب را گرفته بود با زن مردی که قلبش را در سینه داشت، آشنا شده  و به اوعلاقمند می شود، بطوری که همسرش ترکش می کند. در این بین مردی که عامل تصادف بود هم عذاب هایی را تحمل می کند. در آخر هم در یک درگیری سه جانبه بین زنی که خانواده اش را در تصادف از دست داده بود و مرد عامل تصادف و مرد دریافت کننده قلب، مرد ...

 نام فیلم اشاره به میزان وزنی دارد که انسان بعد از مرگ از دست می دهد و هنوز دانشمندان به علت این کسری وزن پی نبرده اند...

تاریخ آمریکایی:

با بازی ادوارد نورتون فیلمی ارزشمند در مورد نژاد پرستیست که بازیگر نقش اصلی فیلم بعد از آسیبی که در زندان از طرف زندانی ها می بیند و در اثر همنشینی با یک زندانی سیاه پوست و کمک های یک مددکار سیاه پوست در زندان  از نظریه خود بازمی گردد. اما در پایان برادرش ...

رجعت سمبلیک وی با صحنه هایی زیبایی چون قرار گرفتن زیر جریان آب روان، یادآوری دوران پاک کودکی و دویدن در دریا صورت می پذیرد. آسیب دیدگی اش که از چشم خانواده پنهان مانده نیز با نمایش خرس عروسکی خواهر کوچکش که یک پایش را از دست داده و توسط وی زیر ملحفه خواهرش پنهان می شود، از دیگر صحنه های و سمبلیک فیلم است.

دیدن این فیلم خوش ساخت با بازی دیدنی بازیگران توانمندش- بخصوص ادوارد نورتن- را به شما توصیه می کنم.

وقتی همه خواب بودند:

فیلم وقتی همه خواب بودند را با بازی به یادماندنی محمدرضا فروتن و گلاب آدینه فراموش نکنید. داستان فیلم در مورد پیرزنی است که از جوانی آرزوی حج داشته و بالاخره در سن بالا این فرصت برایش فراهم می شود اما ...

این فیلم با خلق لحظه هایی ناب و موسیقی سماوی اش شما را ساعتی از دنیا و ما فیها جدا خواهد ساخت. فکر می کنم گه گاهی همگی ما  به چنین غذای روحانی ای نیاز داشته باشیم.

" ... بی بی من دیوونه ام، من که از بچگی بارم روی دوش کسی نبوده، من که آزارم به هیشکی نرسیده،  من که به همه پول قرض می دم، من دیوونه ام ...

نصیر جان اگه من همین جا با صدای بلند به همه بگم که نصیر از همه آدمایی که من به عمرم دیدم، هم عاقل تره هم بهتره، آروم می شی جون... "

شنیدن کی بود مانند دیدن. بار معنایی و بصری فیلم به قدری بالاست که در وصف نمی گنجد.


  

آدرس سایت آموزش رایگان زبان انگلیسی:

http://www.livemocha.com/#



  

معرفی یک کتاب؛ پدر، مادر ما متهمیم

پدر، مادر ما متهمیم یکی دیگر از آثار شیوا و روان خورشید مزینان استاد شهید دکتر شریعتی و  مشتمل بر دو بخش است.

بخش اول از زبان دختری امروزی و مذهب گریز با خانواده ای مذهبی و مرتجع و بخش دوم از زبان دکتر شریعتی؛ به بیان این نکته اساسی می پردازد که میان نگرش روشنفکر ضد دین و مذهبی مرتجع نسبت به دین تفاوتی وجود ندارد.

روشنفکر ضد دین، اسلام را به همان اندازه اشتباه فهمیده که از دین زده شده و گرنه روشنفکری که اسلام را به درستی بررسی کرده باشد می داند نه تنها طرفدار سکوت در برابر استعمار و استثمار نیست بلکه به مبارزه با آن نیز می پردازد و نماد چنین دین و مذهبی پیامبری مسلح چون محمد (ص) است و جانشینانی چون علی (ع) و حسین (ع).

خلاف نظر بسیاری روشنفکران از خود بیگانه - بظاهر خودی-  تشیع بیش از سایر مذاهب اسلام مظهر مبارزه با استحمار است. در این مذهب کربلا نماد مبارزه با استعمار و استبداد و علی (ع) مظهر همان عدلی است که تنها در اصول شیعه آمده و مظهر مبارزه با استثمار نیز، در نتیجه امامت نیز بطور کلی سمبل مبارزه با استحمار می شود.

پس اطلاعات روشنفکر ضد دین به اندازه مذهبی مرتجع ناقص و تحریف شده است. اما در این میان دکتر شریعتی خود را انسانی تنها، با نگاهی متفاوت می یابد. وی در دین مطالعات جامعه شناسانه دارد و با چنین رویکردی، در آن دوره پدیده ای نو و انقلابی – پس از سال ها جدایی علم و مذهب – بنام روشنفکری دینی را رقم زد. او نسلی را تربیت کرد که به گفته ایشان نسل آینده نخبگان خواهند بود و موجی را پدید می آورند که موج سکولار پای گرفته از دوران رنسانس – در برابر مظالم استحماری کلیسا- را با خود خواهد برد.

چنین نگرشی در آن زمان موجب طرد وی از هر دو جامعه مورد بحث شد. دو جامعه قدرتمند که اولی از طریق انتشارات، کرسی های دانشگاه و روزنامه، کتب، مقالات و ... و دومی با منبر، مسجد و تکیه با وی مبارزه می کردند. به طور کلی در اثر مخالفت های دو قشر مذهبی و روشنفکر دکتر شریعتی از طرفی به مرتجع بودن و از طرفی به نوکر استعمار و سنی و غرب زده بودن متهم می شد.

در دوران مبارزات گسترده سید جمال نیز استعمار هیچ گاه بصورت مستقیم با وی وارد مبارزه نشد ولی باعث شد که حاسدان دینی به وی تهمت بهاییت و سنی گری و حتی نامسلمانی بزنند و برنامه ها به گونه ای پیش می رفت و می رود که نهایتا اسلام به دست مسلمانان تخریب شود. و این مصداق "یکی بر سر شاخ بن می برید" است.

یک اصل در جامعه شناسی تبلیغات می گوید: " برای تخریب یک  پدیده لازم نیست با آن مبارزه شود. فقط کافیست برایش تبلیغات بدی داشته باشیم."

در مورد تشیع این برنامه به این صورت پیش رفت که استعمارگران دریافتند با انفصال کامل امامت و عدل و حقایقی چون واقعه کربلا از تشیعه، شیعیان زودتر از خواب بر می خیزند اما حضور این اصول به صورت تحریف شده به نفع استعمار و استثمار است و از طریق استحمار نیروهای به ظاهر مذهبی خوابی عمیق را برای جامعه اسلامی و به خصوص شیعیان رقم خواهد زد و با تکیه بر همین اصل تشیع علوی را از مسلمین گرفتند و باز هم همان تشیعه را به آنان بازگرداندند اما به صورتی تهی، بی مصرف و آسیب زا و در قالب تشیع صفوی. (سمانه جعفری- 31/1/85)


  
+ درود بر شما. روابط عمومی به زبان آدمیزاد با ادامه معرفی نرم افزار جامع روابط عمومی بروزه!


+ درود بر شما. روابط عمومی به زبان آدمیزاد با ادامه معرفی نرم افزار جامع روابط عمومی بروز شد.


+ درود بر شما. روابط عمومی به زبان آدمیزاد با ادامه معرفی نرم افزار جامع روابط عمومی بروز شد.


+ برای آشنایی با نرم افزار جامع روابط عمومی سری به روابط عمومی به زبان آدمیزاد بزنید.


+ درود بر شما. اگر مایلید بدانید چقدر در روابط عمومی قوی هستید سری به روابط عمومی به زبان آدمیزاد بزنید.


+ به سهامداران خود احترام بگذارید. به آنان نشان دهید که متشخص و امین هستید!


+ تا کنون همه از مشتری مدار گفته اند. سری به روابط عموی به زبان آدمیزاد بزنید و این بار از سهام دار مداری بشنوید.


+ صاحب سهم را مشتری و هواخواه موسسه سازید (1) با افزایش تعدا صاحبان سهام است که می توان دموکراسی اقتصادی را بر پایه های محکم استوار نمود.ادامه...


+ در دنیای تبلیغات خودخواه نباشید. تنها تبلیغات سازمان خود را پیش نبرید گاهی حمایت تبلیغات سازمان های غیرانتفاعی بیشتر به شما کمک خواهد کرد.(اصلاعات بیشتر در روابط عمومی به زبان آدمیزاد)


+ گاهی ممکن است برنامه ای را با زحمات و هزینه زیاد دنبال کنید بدون به دست آوردن کوچکترین نتیجه.پس همیشه برنامه های خود را ارزیابی کنید. سری به روابط عمومی به زبان آدمیزاد بزنید تا با نمونه ای از این مشکل آشنا شوید.






طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ