خانواده : (پدر و مادر ، همسر و فرزندان ، برادرو خواهر) میتوانند بنوعی در بوجودآوردن امنیت دخیل باشند.عوامل چون بحران در اقتصاد و معیشت خانواده ، طلاق و بیکاری ، درگیریهای خانوادگی میتوانند مخاطره ساز باشند.
جامعه : در موارد دیگری از جمله احترام به آزادی بیان ، آزادیهای فردی ، اجتماعی و سیاسی به عنوان امنیت اجتماعی در جامعه به حساب میآید.
دولت : با سیاستگزاریهای خاصی میتوانند در ازدیاد و یا کاهش امنیت سهم نسبتاً بزرگی را ایفاء نماید.
جوامع دیگر و جهان : روابط و مناسبات بینالمللی ، موضعگیریها ، موافقتها و مخالفتها و بسیاری از جنگها و صلحها ، جهت بدست آوردن و حفظ امنیت رخدادهاست.
باید توجه داشت ، امنیت و عوامل تامین کننده آن با توجه به زمان و فرهنگ جوامع مختلف متفاوت میباشد، ممکن است در برخی از جوامع آنچه که امنیت محسوب میشود در جامعه دیگر امنیت به حساب نیاید. به فرض در جامعهای اقتصاد و معیشت نقشی اساسی در امنیت روانی و اجتماعی افراد داشتهو بیکاری ، فقر و گرسنگی تهدید اصلی برای امنیت افراد آن جامعه تلقی گردد، در عین حال در دیگر جوامع مشکلات اقتصادی ممکن است کاهش پیدا کرده و مردم از نظر اقتصادی مرفه باشندو لیکن مواردی همچون آزادیهای فردی ، اجتماعی و سیاسی به عنوان امنیت اجتماعی در به آید.
در جامعه امروز ایران ، با توجه به نوع نگاه ملت ایران ، مقوله امنیت روانی و اجتماعی بسیار حائز اهمیت است و باید توجه داشت بسیاری از مشکلات و مفاسدی که جامعه امروز ما را تهدید میکند ریشه در موارد دیگری دارد که حل آن به جز ریشهیابی مسائلی که مستقیماً امنیت روانی و اجتماعی افراد را تهدید میکند، مقدور نمیباشد.
امنیت اجتماعی یک تولید اجتماعی است که در نتیجه تعامل روابط بین افراد در درون یک جامعه از یکطرف و رابطه افراد یک جامعه با دولت از سویی دیگر بوجود میآید.
در بین انسانها امنیت اجتماعی در اولویت اول قرار دارد و با افزایش آن ، آسیبهای اجتماعی کاهش و بالعکس با کاهش آن آسیبهای اجتماعی افزایش مییابد.بیثباتی سیاسی و نظام حاکم بر جامعه انواع سرقت ، کلاهبرداری ، تجاوز ، باندهای سرقت و قتل مسلحانه ، کودکان و زنان خیابانی ، اعتیاد ، فحشا و مهاجرت از مهمترین مصادیق کاهش امنیت اجتماعی است.
قوانینی که در جهت حفظ منافع مردم در مجلس و دولت به تصویب میرسد میبایست توسط نهادها و ارگانهایی مانند نیروی انتظامی به اجراء درآید و لیکن بطور قطعی نمیشود گفت که فرامین اجراء شده مطابق با قوانین بوده یا نه ؟ چرا که افرادی به عناوین مختلف سعی در ایجاد اخلال و ناامنی در میان مردم مینمایند. با یک مثال عینی و یقینی به این موضوع میپردازم:
از یکسو در سطح شهر میبینیم که افراط بیش از حد مسائلی همچون بدحجابی و بی حجابی و پوشش نامناسب که به دلایل زیادی مانند : ماهواره ، تولید پوشاک مبتذل و نامناسب خارجی و واردات آن به کشور ، کمبودهای دوران نوجوانی و جوانی ، تلوزیون و در کل وسایل ارتباط جمعی باعث گشته تا نسل جوان یا همان نسل سوخته دچار لغزشهایی در پوشش و آرایش خود شوند؛ میتوان گفت این نوعی حربه از سوی استعمارگران یا همان نفوذ فرهنگی است تا فکر جوانان این مملکت از مسائل مهم و به روز و به غایت تاثیرگذار در جامعه دور گشته و فکرشان بسوی مسائل منحطی چون نحوه پوشش و ... جذب شوند و این جامعه برای جامعه ایرانی بسیار غامض و دردناک جلوه مینماید.
این معضل را میتوان از طریق نهادهای نظارتی ، آموزش و پرورش و ... تا اندازهای برطرف نمود ، با طرح و اجرای اصول و روشهای دقیق بطور یقین میتوان جامعه را به تعالی رساند و هرچه جامعهای رو به تعالی رود اینگونه مسائل پیش و پا افتاده خواهد بود.
هرچه بر میزان سواد و تحصیلات افراد یک جامعه افزوده شود ، هرچه اعتقادات و باورهای دینی و مذهبی اقشار مختلف بالا رود ، هرچه قدر مردم در رفاه نسبی باشند ، هرچه معضلاتی همچون بیکاری و فقر و مهاجرتهای داخلی و خارجی کاهش یابد و هرچقدر از طریق رسانهها آگاهی مردم افزایش یابد به همان اندازه و شاید هم بیشتر افراد در امنیت خواهند بود.بسیار موارد و علل میتواند تضمین کننده و یا تخریب کننده امنیت اجتماعی افراد باشند. که در اینجا به اختصار ذکر شد.
باشد که با یاری خدا و چشم امید از سوی مردمان ، دولت ، اقشار ، گروهها و نهادها و .... این مرز و بوم همگان در امنیت و آسایش باشند.
چکد گر آب از آن آبی ندارد