زن با گامهای نا استوار و سست پا بر زمین میگذاشت ، اضطراب شدیدی وجودش را فرا گرفته بود ، در افکار خویش غوطه ور بود ، در این فکر بود که آیا میتوانست در شغل خود بماند و یا اینکه اخراج خواهد شد ، به خود اطمینان داشت چرا که در مدتی که در آن ادراه بعنوان کارمند بایگانی مشغول بکار بود ، منظم و مرتب کارهایش را طبق مقررات انجام داده و سرموقع در اداره حاضر بود ، ولیکن پس از اخراج تنی چند از همکارانش ، هنوز به ماندن خویش در آن ادراه شک داشت داشت و دلیل آن را هم نمیدانست ....
این نمونه ای از تمام نگرامیها و دلواپسی ها و اضطراب های کسانی که در شغل خود امنیت ندارند، یعنی، نبود امنیت شغلی.
واقعاً امنیت چیست ؟ بهتر است که از تعریف خود امنیت شروع کنیم. در اول تعریف ، امنیت کلمه ای است به معنای در امان بودن .
تعریف امنیت :
از دیرباز امنیت یکی از نیازهای اولیه بشر بوده و هست. حس در خطر نبودن ، ایمن بودن از همه چیزی که انسانها به خاطر نبودنش دچار رنج و عذاب میشوند ، حسی که انسانها بتوانند بخاطر داشتن آن در آسایش و آرامش به زندگی خود ادامه بدهند بطور کلی میتوان گفت که نبود امنیت ، زتدگی انسانها را همواره مورد تهدید قرار داده ، امنیت میتواند در دو صورت جلوه گر باشد:
1. امنیت درونی یا امنیت روحی و روانی؛
2. امنیت بیرونی یا امنیت اجتماعی؛
ـ امنیت درونی یا همان امنیت روانی : مسلماً مهمترین مسئله در زندگی هر انسانی میباشد که با پیچیده شدن روابط اجتماعی درون جوامع ، پیامدهای آن بر روی امنیت افراد تاثیر مستقیم و غیر مستقیم دارند که بسیار نیز گسترده میباشد؛ شغل ، طبقه اجتماعی ، امید به زندگی ، سیاست ، عشق و اعتبار اجتماعی و بسیاری موارد دیگر می توانند امنیت روانی افراد تضمین یا مختل نماید.
ـ امنیت بیرونی یا امنیت اجتماعی : امنیت بیرونی لازم و ملزوم امنیت روانی یک جامعه میباشد ؛ رخدادهایی مانند جنگ ، سوانح طبیعی فساد و هرج و مرج های اجتماعی... تهدیدکننده امنیت اجتماعی یک جامعه میباشد که طبعاً تاثیر مستقیمی بر روی امنیت روانی افراد درون یک جامعه دارد.
امنیت جانی و مالی افراد همیشه در معرض خطر میباشد و در بوجودآوردن امنیت افراد از هر لحاظ ، عواملی میبایست آن را تضمین کنند ؛ مثلاً خانواده ، دولت ، جامعه ، جوامع دیگر و حتی در سطح وسیعتر یک جهان را میتوان برشمرد.