دانشگاه کلمبیا برای برگزاری جشن دویستمین سال تاسیس خود از تمام فارغ التحصیلان خود و عده ای از فضلا و دانشمندان جهان و نویسندگان مطبوعات و جمعی از سرشناسان نیویورک دعوت کرد که در این جشن شرکت کنند. دانشگاه مزبور متجاوز از 150 هزار دلار برای تشکیل جلسات و تهیه طرح های مربوط به این جشن صرف نمود و تمام طرح ها و فعالیت ها را با موضوعی که برای جشن انتخاب کرده بود تطبیق داد. تم جشن این بود: "علم و استفاده آزادانه ازعلم حق مسلم انسان است".
دریاداری آمریکا یک نمایشگاه هنری مربوط به نیروی دریایی آمریکا ترتیب داد که در افکار عمومی سخت مورد توجه واقع شد. در این نمایشگاه یکصد تابلوی نقاشی اصیل درباره صحنه های نیروی دریایی که بوسیله نقاشان طراز اول ترسیم شده بود به معرض نمایش گذاشته شد این یکی از فعالیت های روابط عمومی دریاداری آمریکا برای برقراری ارتباط با جوانان و افراد نیروی ذخیره و مردم عادی می باشد.
شرکت راه آهن مرکز ایلینوی مرکز اداری خود را از نیویورک به شیکاگو انتقال داد و بجای مدیران قسمت شرقی بازرگانان معروفی را که در اول این خط زندگی می کردند به مدیریت گماشت.یکی از علل این کار رفع شکایت و انتقاد مردم بود که می گفتند کار شرکت بدست متنفذان وال استریت افتاده و آنها هم از تماس گرفتن با کارمندان عار دارند. همچنین شرکت هر چند مدت یکبار مدیران را در طول خط آهن به مسافرت وادار می ساخت تا با کارمندان و کارگران خود تماس و ارتباط شخصی پیدا کنند و فاصله بین مدیران و زیردستان را از میان بردارند.
منبع: جزوه درسی اصول روابط عمومی، دکتر حسین افخمی، سال تحصیلی 87-88، دانشگاه علامه طباطبایی، دانشکده علوم اجتماعی، گروه ارتباطات اجتماعی، دوره کارشناسی.
از ماه گذشته مکان برگزاری انجمن از تالار حرکت شهرداری تهران به سالن همایش سازمان میراث فرهنگی و گردشگری منتقل شد. این سالن با فضای کمتر اما دوستانه حس زلال تری به خانواده انجمن روابط عمومی ایران جاری کرده است. جلسه این ماه با محوریت سخنرانی آقای دکتر عباس زادگان در زمینه زیست عاشقانه در سازمان آغاز شد اما به دلیل تاخیر وی و کاظمی دینان، رفیعی دبیرانجمن به شرح فعالیت های یک ماهه انجمن پرداخت که اهم آن بدین شرح است:
پس از بیان دستاوردهای یک ماه انجمن مطهری نژاد دبیر کمیته چاپ و نشر انجمن به طرح موضوع داغ و روز روابط عمومی ایران، تصویب لایحه جریان آزاد اطلاعات پرداخت و گفت روابط عمومی ها ناچار به پوست اندازی اند.
وی در مورد تاریخچه جامعه اطلاعاتی گفت: وسایل ارتباطی مرزهای قومی و نژادی را از بین برده اند و اهمیت آن تا آنجا بود که اجلاس سران جامعه اطلاعاتی در آن مورد تصمیم هایی اتخاذ کردند و خاتمی به عنوان رییس جمهور وقت در یکی از نشست های آن حضور داشت.
مطهری نژاد به نقش بنیادی معتمد نژاد در مورد طرح اولیه این موضوع در ایران اشاره کرد و افزود: دکتر معتمد نژاد پیش از برگزاری این نشست کتابی در این مورد منتشر کرد و پس از اجلاس نیز در مورد نتایج آن کتاب دیگر به بازار عرضه کرد. سپس وی در ایران انجمن جامعه اطلاعاتی را تشکیل داد.
دبیر کمیته چاپ و نشر انجمن روابط عمومی ایران در مورد زوایای جهانی جامعه اطلاعاتی گفت: در دنیای از زوایای مختلفی بدان نگریسته می شود. ممکن است به چشم فناوری بدان نگاه شود که در این صورت می توان فناوری های ارتباطی مانند موبایل و یا تلویزیون هایی را مثال زد که بدون نیاز به دیش ارتباطات ماهواره ای دارند. حتی می توان به اطلاعات نگاه اقتصادی داشت. نگاه اجتماعی آن اشاره به تاثیرات آن بر رسوم و عادات اجتماعی دارد. می توان برای آن تعریف فضایی هم قایل شد از این رو که مکان های دور را به هم نزدیک می کند و یا اینکه می توان بسیاری از کارها را از دور کنترل و مدیریت کرد.
مطهری نژاد در اشاره به تاریچه جریان آزاد اطلاعات گفت: اولین بار به طور رسمی جریان آزاد اطلاعات در سازمان ملل متحد مطرح شد. مبنای آن بر این بود که اگر فردی اطلاعاتی را از سایتی گرفت و منتشر کرد تحت پیگرد قرار نگیرد و یا اگر کسی به سازمانی مراجعه کرد و درخواست اطلاعات کرد در صورت خودداری آن سازمان مجرم محسوب خواهد شد. اولین کشوری که این لایحه را مطرح کرد آمریکا بود که غیر از نه مورد استثنا در بقیه موارد جریان انتشار آزاد اطلاعات را الزامی می داند. البته با این استثنا که اگر کسی بتواند تا ده میلیارد دلار در سرمایه ملی تصمیم بگیرد تمام زوایای شخصی زندگی وی قابل طرح است. مانند ماجرا کلینگتون. تا هفت میلیارد استثنائاتی وجود دارد و زیر یک میلیارد دلار کاملا محفوظ است.
وی گفت تاکنون شصت و نه کشور این قانون را با اندکی تفاوت تصویب کرده اند. در ایران این لایحه در دولت خاتمی به مجلس رفت و مجلس به بهانه زیاد بودن محدودیت ها آن را تصویب نکرد. دولت با تعدیل آن موافقت نکرد و آن را به عهده مجلس گذاشت. مجلس هفت ام به عکس مدعی بود که محدودیت ها کم اند و دولت نهم حاضر به افزودن محدودیت ها نشد تا متهم به سانسورچی بودن نشود. در نتیجه مجلس هفتم با دخل و تصرف کلیات آن را تصویب کرد. مجلس هشتم محدودیت ها را افزایش داد و آن را به تصویب رساند. شورای نگهبان ماده شش را که بخش خصوصی را هم شامل قانون می کرد و ماده یازده را نهادهای زیر نظر دفتر مقام رهبری را هم شامل می کرد نپذیرفت. مجلس در مورد بند شش را پذیرفت و بند یازده را هم اصلاح کرد.
مطهری نژاد به روابط عمومی ها خاطرنشان کرد: آنچه مسجل است پس از ابلاغ این قانون در روزنامه رسمی روابط عمومی ها دیگر نمی توانند اطلاعاتشان را مسکوت گذارند اگرنه مجرم خواهند بود. این قانون تحولی در روابط عمومی ها به پا خواهد کرد و پس از درج آن در روزنامه رسمی یک شماره کامل نشریه انجمن به این قانون و تاثیرات آن بر روابط عمومی اختصاص خواهد یافت.
دبیر کمیته چاپ و نشر انجمن در پایان گفت: کتاب های دکتر معتمد نژاد در زمینه جامعه اطلاعاتی و بحث جریان آزاد اطلاعات می تواند کارشناسان روابط عمومی را برای مواجه با شرایط جدید مهیا کند.
سپس دکتر عباس زادگان به طرح موضوع اصلی این ماه انجمن، زیست عاشقانه در سازمان پرداخت.
وی در آغاز بحث انسان ها را به چهاردسته تقسیم کرد تا مسیر بحث را بر مبنای این تقسیم بندی پی بگیرد: انسان ها بر چهار نوع غریزی یا Instinctive(که به دلیل عدم کنترل بر غرایزمناسب سازمان نیستند.)، عاطفی یا Affective (به دلیل عدم تعامل و سازگاری مناسب سازمان نیستند.)، اندیشمند و عقلایی یاCognitive Domain (افرادی سازمانی که تنها بر اساس شناخت تصمیم می گیرند) و افراد متعالی یا Transcendental (که مفاهیمی را که در علوم موجود نمی گنجد بکار می گیرند و از زمان خود جلوترند. مانند علی (ع) یا مولانا)
دکتر عباس زادگان موضوع بحث را در مورد دسته چهارم خواند و افزود: یک وجه این انسان ها، زیست عاشقانه است. اینان ارتباط منظم و کاملی با کل هستی دارند. این افراد زبان همه موجودات را می فهمند و آن را ستایش می کنند. رفتار این انسان بطور دایم نیایش گرانه(زمزمه با هستی) است. چنانچه گاندی بخش بزرگی از موفقیت مبارزه اجتماعی خود را مدیون نیایش می داند. ممکن است در سازمان این سخنان انتزاعی به نظر آیند اما افرادی به آسانی آن را در سازمان های عملیاتی حتی به کار گرفته اند.
وی زیست عاشقانه را عامل نزدیکی زندگی سازمانی و خصوصی خواند و گفت: علت طرح موضوع کیفیت زندگی کاری ((Quality work life در این جلسه به این دلیل است که عین وظیفه روابط عمومی در سازمان است. این روابط عمومی است که وظیفه تلطیف فضای سازمانی را به عهده دارد. به گونه ای که کارکنان از کار خود لذت ببرند، هنگام ترک محل کار احساس خستگی نکنند و صبح با اشتیاق به محل کار خود بازگردند.
دکتر عباس زادگان در بیان ویژگی های چنین سازمانی افزود: این سازمان یکپارچه، سازگار، نامتمرکزو مشارکت جویانه، دارای تسهیلات، محیط آموزشی و تصمیم گیری در آن بر اساس نظرات جمع، شرایط اجتماعی و مسایل فنی است.
وی در پایان افزود رسیدن به چنین سازمان مستلزم مشارکت روابط عمومی و مدیریت منابع انسانی است و در بیان چند راه کار عملی برای چنین سازمانی گفت: به محض بروز اختلاف مدیر باید به حل و فصل بپردازد. به اعتراضات و انتقادات سالم رسیدگی کند. در این راستا ایجاد باشگاه، نشریه داخلی و دعوت کارکنان به جشن، کنسرت یا تئاتر به همراه خانواده راه گشا خواهد بود. تبریکات و تسلیت های نشریات داخلی محیط کار را خانگی تر می کند.
مورخ 2/7/88-سالن همایش سازمان میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی
در دانشگاه ، استاد در حال شرح دادن مفهوم بازاریابی به دانشجویان خود بود:
* شما در یک مهمانی ، یک دختر بسیار زیبا رو می بینین و ازش خوشتون میاد ، بلافاصله میرین پیشش و می گین : "من پسر ثروتمندی هستم ، با من ازدواج کن" ، به این میگن بازاریابی مستقیم
* شما در یک مهمانی به همراه دوستانتون ، یک دختر بسیار زیبا رو می بینین و ازش خوشتون میاد ، بلافاصله یکی از دوستاتون میره پیش دختره ،به شما اشاره می کنه و می گه : " اون پسر ثروتمندیه ، باهاش ازدواج کن" ، به این می گن تبلیغات
* شما در یک مهمانی ، یک دختر بسیار زیبا رو می بینین و ازش خوشتون میاد ، بلافاصله میرین پیشش و شماره تلفنش رو می گیرین ، فردا باهاش تماس می گیرین و می گین : "من پسر ثروتمندی هستم ، با من ازدواج کن" ، به این میگن بازاریابی تلفنی
* شما در یک مهمانی ، یک دختر بسیار زیبا رو می بینین و ازش خوشتون میاد ، بلافاصله کراواتتون رو مرتب می کنین و میرین پیشش ، اون رو به یک نوشیدنی دعوت می کنیین ، وقتی کیفش می افته براش از روی زمین بلند می کنین ، در آخر هم براش درب ماشین رو باز می کنین و اون رو به یک سواری کوتاه دعوت می کنین و میگین : " در هر حال ،من پسر ثروتمندی هستم ، با من ازدواج می کنی؟" ، به این میگن روابط عمومی
*شما در یک مهمانی ، یک دختر بسیار زیبا رو می بینین که داره به سمت شما میاد و میگه : "شما پسر ثروتمندی هستی ، با من ازدواج می کنی؟" ، به این می گن شناسایی علامت تجاری شما توسط مشتری
* شما در یک مهمانی ، یک دختر بسیار زیبا رو می بینین و ازش خوشتون میاد ، بلافاصله میرین پیشش و می گین : "من پسر ثروتمندی هستم ، با من ازدواج کن" ، بلافاصله اون هم یک سیلی جانانه نثار شما می کنه ، به این میگن پس زدگی توسط مشتری
* شما در یک مهمانی ، یک دختر بسیار زیبا رو می بینین و ازش خوشتون میاد ، بلافاصله میرین پیشش و می گین : "من پسر ثروتمندی هستم ، با من ازدواج کن" و اون بلافاصله شما رو به همسرش معرفی می کنه ، به این می گن شکاف بین عرضه و تقاضا
* شما در یک مهمانی ، یک دختر بسیار زیبا رو می بینین و ازش خوشتون میاد ، ولی قبل از این که حرفی بزنین ، شخص دیگه ای پیدا می شه و به دختره میگه : "من پسر ثروتمندی هستم ، با من ازدواج کن" به این میگن از بین رفتن سهم توسط رقبا
* شما در یک مهمانی ، یک دختر بسیار زیبا رو می بینین و ازش خوشتون میاد ، ولی قبل از این که بگین : "من پسر ثروتمندی هستم ، با من ازدواج کن" ، همسرتون پیداش میشه ، به این میگن منع ورود به بازار
* شما در یک مهمانی ، یک دخترِ بسیار زیبا رو می بینید و ازش خوش تون می آد. سعی می کنید به ش کم محلی کنید تا از شما خوش اش بیاد، اون هم فمینیست از آب در می آد و برایِ در اومدنِ چشِ شما دستِ دوست تون رو می گیره و با هم می رن سان فرانسیسکو. به این می گن اشتباهِ استراتژیک در بازاریابی.
* شما در یک مهمانی ، یک دخترِ بسیار زیبا رو می بینید و ازش خوش تون می آد. جلو می رید و مؤدبانه یه یه شاخه گلِ سرخ به ش می دید و می گید: «من پسر ثروتمندی هستم ، با من ازدواج کن»، اما اون گل رو توی سرتون می زنه، چون شدیداً استقلالیه. به این می گن اشتباهِ تاکتیکی در بازاریابی.
* شما در یک مهمانی ، یک دخترِ بسیار زیبا رو می بینید و ازش خوش تون می آد. جلو می رید و می گید: «من پسر ثروتمندی هستم ، با من ازدواج کن»؛همون لحظه یه دختر دیگه که قبلا با همین کلمات گولش زده بودید سروکلش پیدا می شه و رسواتون میکنه به این میگن تاثیرسوء سابقه در بازار.
*شما در یک مهمانی ، یک دخترِ بسیار زیبا رو می بینید و ازش خوش تون می آد. جلو می رید و می گید: «من پسر ثروتمندی هستم ، با من ازدواج کن»؛همون لحظه پاتون میره روی پوست موز و جلوی طرف ولو می شید به این میگن ضایع شدگی مفرط یا فقدان ثبات در بازار..
*شما در یک مهمانی ، یک دخترِ بسیار زیبا رو می بینید و ازش خوش تون می آد. جلو می رید و می خواهید بگید: «من پسر ثروتمندی هستم ، با من ازدواج کن»؛ که یک هو یک دختر زیباتر از اون رو پشت سرش می بینید فورا مسیر رو عوض می کنید و به سمت دختر جدید می رید. به این میگن چشم چرانی، نه ببخشید تحلیل لحظه به لحظه بازار.
* شما در یک مهمانی ، یک دخترِ بسیار زیبا رو می بینید و ازش خوش تون می آد. جلو می رید و می گید: «من پسر ثروتمندی هستم ، با من ازدواج کن»؛ اونهم با شعف خاصی برمی گرده و لبخند می زنه ، شما که بادیدن چهره 60 ساله اون به اشتباه خودتون پی بردید سرخ و سفید شده و مجبورید برای رهایی آسمون ریسمون ببافیدبه این میگن بدبیاری یا خطای بازار
* شما در یک مهمانی ، یک دخترِ بسیار زیبا رو می بینید و ازش خوش تون می آد. به جایِ این که جلو برید و بگید: «من پسر ثروتمندی هستم ، با من ازدواج کن»؛ به مادرتون می گید که با مادرش تماس بگیره و قرار خواستگاری رو بذاره. به این می گن بازاریابی سنتی.
* شما در یک مهمانی ، یک دخترِ بسیار زیبا رو می بینید و ازش خوش تون می آد. جلو می رید و می گید: «من پسر ثروتمندی هستم ، با من ازدواج کن»؛ اون هم با دوست اش صحبت می کنه و در موردِ شما توضیح می ده و شما با هردوی اونا ازدواج می کنید. به این می گن بازاریابی دهان به دهان!
* شما در یک مهمانی ، دخترِهای بسیار زیبایِ فراوانی رو می بینید و ازشون خوش تون می آد. سرگردان می شید که جلو کدوم برید و بگید: «من پسر ثروتمندی هستم ، با من ازدواج کن بعد ما می تونیم با هم بیش از دوبچه داشته باشیم»؛ به این میگن فقدان استراتژی در بازار .
چندی بود که در وبلاگ به مبحث هوش هیجانی می پرداختیم. مطلبی که از نظرتان خواهد گذشت چندی پیش به دستم رسید با وجود اینکه علی الظاهر ارتباطی با روابط عمومی ندارد اما با نگاهی عمیق می توان را یکی از بهترین پندها برای مدیران، کارشناسان و کارمندان این عرصه دانست. به خوش دو توصیه ارزشمند نتیجه: "تمامی راز مراقه در همین دو نکته خلاصه شده است: "شاهد بودن و گوش دادن". دو هنر بزرگ و غیرقابل اجتناب روابط عمومی. و اما مطلب:
< type=text/java>
hasEML = false;
>
در جهان تنها یک فضیلت وجود دارد و آن آگاهی است و تنها یک گناه، و آن جهل است و در این بین، باز بودن و بسته بودن چشم ها، تنها تفاوت میان انسانهای آگاه و نا آگاه است. نخستین گام برای رسیدن به آگاهی توجه کافی به کردار، گفتار و پندار است. زمانی که تا به این حد از احوال جسم، ذهن و زندگی خود با خبر شدیم، آن گاه معجزات رخ میدهند.
در نگاه مولانا و عارفانی نظیر او زندگی، تلاشها و رویاهای انسان سراسر طنز است! چرا که انسان نا آگاهانه
همواره به جست و جوی چیزی است که پیشاپیش در وجودش نهفته است! اما این نکته را درست زمانی می فهمد
که به حقیقت میرسد! نه پیش از آن!
مشهور است که "بودا" درست در نخستین شب ازدواجش، در حالی که هنوز آفتاب اولین صبح زندگی مشترکش طلوع نکرده بود، قصر پدر را در جست و جوی حقیقت ترک می کند. این سفر سالیان سال به درازا می کشد و زمانی که به خانه باز می گردد فرزندش سیزده ساله بوده است! هنگامی که همسرش بعد از این همه انتظار چشم در چشمان "بودا" می دوزد، آشکارا حس می کند که او به حقیقتی بزرگ دست یافته است. حقیقتی عمیق و متعالی. بودا که از این انتظار طولانی همسرش شگفت زده شده بود از او مپرسد: چرا به دنبال زندگی خود نرفته ای؟! همسرش می گوید: من نیز در طی این سال ها همانند تو سوالی در ذهن داشتم و به دنبال پاسخش می گشتم! می دانستم که تو بالاخره باز می گردی و البته با دستانی پر! دوست داشتم جواب سوالم را از زبان تو بشنوم، از زبان کسی که حقیقت را با تمام وجودش لمس کرده باشد. می خواستم بپرسم آیا آن چه را که دنبالش بودی در همین جا
و در کنارخانواده ات یافت نمی شد؟! و بودا می گوید: "حق با توست! اما من پس از سیزده سال تلاش و تکاپو این نکته را فهمیدم که جز بی کران درون انسان نه جایی برای رفتن هست و نه چیزی برای جستن!"
حقیقت بی هیچ پوششی کاملا عریان و آشکار در کنار ماست آن قدر نزدیک که حتی کلمه نزدیک هم نمی تواند واژه
درستی باشد! چرا که حتی در نزدیکی هم نوعی فاصله وجود دارد! ما برای دیدن حقیقت تنها به قلبی حساس و چشمانی تیزبین نیاز داریم.
تمامی کوشش مولانا درحکایت های رنگارنگ مثنوی اعطای چنین چشم و چنین قلبی به ماست. او می گوید: معجزات همواره در کنار شما هستند و در هر لحظه از زندگی تان رخ می دهند. فقط کافی است نگاه شان کنید. او گوید: به چیزی اضافه تر از دیدن نیازی نیست! لازم نیست تا به جایی بروید! برای عارف شدن و برای دست یابی به حقیقت نیازی نیست کاری بکنید! بلکه در هر نقطه از زمین، و هر جایی که هستید به همین اندازه که با چشمانی کاملا باز شاهد زندگی و بازی های رنگارنگ آن باشید، کافی است!
این موضوع در ارتباط با گوش دادن هم صدق میکند!
تمامی راز مراقبه در همین دو نکته خلاصه شده است:
"شاهد بودن و گوش دادن"
روابط عمومی هرگز در دنیای استبدادی معنا نمی یابد. روابط عمومی زمانی معنی یافت که مخاطب اهمیت پیدا کرد و سازمان ها بر اساس خواست مردم برنامه ریزی شدند. دموکراسی و روابط عمومی دو فرزند با هم هستند. روابط عمومی تنها تولید و توزیع اطلاعات را در برنمی گیرد. در واقع به اعماق جامعه می رود و از توصیف به تبیین می رسد به این صورت که زمانی که به این نکته می رسد که مردم کالای بخصوصی را نمی پسندند به چرایی آن می پردازد. این روابط عمومی یک روابط عمومی جستجوگر (investigative public relation) است. یک روابط عمومی بنیادین می بایست که جستجوگر باشد.
از میان اسطوره ها هرمس (پسر زئوس خدای خدایان) بهترین نمونه برای مقایسه با روابط عمومی است که خلاف خواست زئوس آتش (سمبل روشنگری) را به زمین می آورد، او پیام رسانی می کند و جهان را روشن می کند. و پرومته نیز. او نیز آتش را به زمین آورد حتی به قیمت به بند کشیده شدن توسط زئوس.
خادمین روابط عمومی سازندگان جهان امروز هستند. آنان می دانند که آگاه سازی زمینه آزاد سازی است. آنان به مردم می آموزند که مقصد را از دور ببینند و به سوی آن حرکت کنند.
روابط عمومی با هسته سازمان در ارتباط است. اگر جنرال موتورز به عنوان بزرگترین کارخانه جهان شکست خورد علت آن فقدان روابط عمومی نبود. ماشین های بزرگ با مصرف بالای بنزین در دنیای امروز طرفداری نداشتند.
اعتماد اجتماعی یکی از بحث های کلیدی جامعه امروز است. اگر این بافت زیرین دچار تزلزل شود همه لایه ها متزلزل می شوند. اعتماد باور به صداقت دیگری است. اعتماد شکلی از ایمان به یک فرد یا سازمان دیگر است.
برخی اعتماد، انسجام و روابط عمومی را از منابع حیاط اجتماعی می دانند اما برخی دیگر فقط اعتماد اجتماعی را به تنهایی کافی می دانند.
انواع اعتماد اجتماعی
1- اعتماد بنیادی: اعتماد انسان به خود 2- اعتماد به یکدیگر: اعتماد به دیگرانی که می شناسیم. 3- اعتماد تعمیم یافته: اعتماد به افرادی که نمی شناسیم. 4- اعتماد انتزاعی: اعتماد به سازمان ها و تخصص ها. 5- اعتماد درونی: اعتماد اعضای گروه به هم. 6- اعتماد بیرونی: اعتماد گروه به افراد بیرون گروه.
هر چه اعتماد درونی زیاد شود احتمال کاهش اعتماد بیرونی را افزایش می دهد.
می توان موارد زیر را به انواع اعتماد اجتماعی افزود:
اعتماد هیجانی (emotional) یا غیر عقلانی: اعتماد بر اساس این اندیشه که صرفا می اندیشیم یک فرد قابل اعتماد است مانند عشق.
اعتماد مبتنی بر ظواهر: فردی که غیر متشخص و یا منظم به نظر می رسد بر میزان اعتماد تاثیر می گذارد.
در این میان واژه های مشابهی نیز وجود دارند که گاها با یکدیگر قلب می شوند مانند: اطمینان، اعتقاد یا باور.
اکنون به سنتز اعتماد اجتماعی و روابط عمومی می پردازیم. روابط عمومی ماهیتا اعتمادی است. اگر ذات آن اعتمادی نباشد اصلا کارایی ندارد. روابط عمومی نهاد نرم در برابر نهادهای سخت است. اگر اعتماد نباشد سندروم در خلا قرار گرفتن (مخاطب گفته سازمان را باور ندارد یا آن را جدی نمی گیرد) یا سندرم گفتمان معکوس (مخاطب عکس خواسته سازمان عمل می کند) روی می دهد. باید روابط عمومی استناد پذیر باشد. یعنی اگر روابط عمومی یک موضوع را تایید کند آن موضوع حتمی است.
زیرپوستی بودن ویژگی مهم دیگر روابط عمومی است. یعنی باید آزادی افراد مد نظر قرار داد و در عین حال در اعماق وجود آنها قرار گرفت تا آنها بدنبال یک کالا بیایند. یعنی روابط عمومی یک ارزش یا هنجار را درونی نماید. از قرار گرفتن در ذهن بالاتر (ارتباط عقلانی)، ارتباط احساسی و ارتباط با قلب هاست. باید برای یک کالا یا خدمات رگه های عاطفی ایجاد کرد. این حادثه بزرگی است و لازارسفلد در این مورد معتقد است روابط عمومی می تواند افرادی علاقمند و با انگیزه ایجاد کند که خودشان مبشر یک کالا می شوند. [ وی روابط میان فردی را از قدرت رسانه قوی تر می داند].
مهم ترین گام در راه اعتمادسازی این راه رازداری است. روابط عمومی در عین حال بر سر دوراهی شفاف سازی آرمانی و رازداری قرار دارد و در این میان می بایست میان اعتماد اجتماعی، نشر اطلاعات و رازداری توازان برقرار کند. این عمل بسیار دشوار و حساس است. بخصوص وقتی فرهنگ اجتماعی بالا نیست. فرهنگ مدیران و فرهنگ مخاطبین در این میان چالش بزرگی است. باید دید آیا این گفتمان در ایران میسر است یا نه؟
نکته اول در حل این مسئله این است که همواره باید دروازه بانی اطلاعات را در نظر بگیریم. و همچنین باید این نکته را در نظر بگیریم که فردی که اعتماد اجتماعی-انتزاعی ندارد به کار روابط عمومی نمی آید. افرادی که برای این کار برگزیده می شوند اول باید پردازش شوند بعد به تخصصشان نگاه شود و بعد انگیزش را به عنوان مهمترین عامل مد نظر قرار داد. انگیزش نیروی بزرگی به سازمان وارد می کند.
منبع: سخنرانی دکتر ساروخانی در یکصد و بیست و دومین جلسه انجمن روابط عمومی ایران. مورخ 4/6/88، آمفی تئاتر سازمان میراث فرهنگی و گردشگری.
کمپانی هواپیمایی بویینگ برای برگزاری جشن چهلمین سال تاسیس خود می خواست تاریخچه فعالیت کمپانی را باطلاع مردم و مخصوصا باطلاع کتابخانه ها و موسسات آموزشی برساند پس به رییس روابط عمومی خود یک سال مرخصی داد و او را مامور نمود که کتاب مورد نظر را به طرز شیوا تالیف کند. رییس روابط عمومی کتاب را آماده و به وسیله یکی از ناشران معروف منتشر نمود. طولی نکشید که آن کتاب یکی از پرفروش ترین کتاب ها شد.
یکی دیگر از کمپانی های کنسروسازی آمریکا به منظور اینکه شیوه تدریس علوم را در دبیرستان های حوزه فعالیت خود عوض کند و شیوه موثر و مدرنی را به جای شیوه بی اثر سابق معمول دارد کلاس های مخصوصی برای مدت دو هفته در یکی از دانشگاه های معروف برای دبیران علوم ترتیب داد. این تدبیر بزودی اثر خود را بخشید و شیوه جدید تدریس علوم در دبیرستان ها رواج پیدا کرد.
یک کارخانه داروسازی از روحانیون دعوت کرد که طرز تولید دارو را از ابتدا تا آخر تماشا کنند. در آخر بازدید جلسه ای بین روحانیون و گردانندگان کارخانه تشکیل شد که ضمن آن اطلاعاتی در اختیار روحانیون گذاشته شد و به سوالات آنان نیز جواب داده شد. از آن پس کارخانه شهرت و معروفیت زیادی کسب کرد (البته این موضوع بستگی به محبوبیت قشر دعوت شده در جامعه دارد!)
ادامه دارد...
منبع: جزوه درسی اصول روابط عمومی، دکتر حسین افخمی، سال تحصیلی 87-88، دانشگاه علامه طباطبایی، دانشکده علوم اجتماعی، گروه ارتباطات اجتماعی، دوره کارشناسی.
کمپانی کاغذسازی اسکات در آمریکا برای کمک به دانشجویان برنامه خاصی را به موقع اجرا گذاشته است. باین معنی که به هر دانشکده ای که پسر یا دختر یکی از کارمندان آن کمپانی را بپذیرد یکصد دلار می پردازد.
کارخانه الومینیوم سازی در شهر آدریان واقع در ایالت میشیگان آمریکا به علت اختلافات شدیدی بین کارفرمایان و کارگران کارخانه تعطیل گردید و مدت ها کسی جرات نداشت کارخانه آلومینیوم سازی جدیدی در آن شهر تاسیس کند و یا کارخانه سابق را احیا نماید کوشش هایی هر کس مواجه با مخالفت کارگران و مردم شهر می شد. اما کمپانی "بریچ پورت براس" درصدد برآمد که یک برنمه روابط عمومی در شهر بموقع اجرا بگذارد و توجه و پشتیبانی مردم را جلب نماید. تلاش کمپانی به ثمر رسید. در ظرف پانزده ماه کارخانه آلومینیوم سازی که تحت اداره چهار هیئت مدیره سابق همواره فلج بود به یک موسسه فعال و با رونق و سود بخش تبدیل شد.
یک کارخانه اتومبیل سازی آمریکا برای معرفی یکی از اتوبوس های نوین خود که بنام "عقاب زرین" در آلمان ساخته شده بود یکی میهمانی بزرگ برای خبرنگاران جراید و اهل قلم ترتیب داد. اتوبوس جدید نزدیک یکی از اتوبوس های قدیم قرار داده شده بود تا زیبایی و وسایل کامل آن از هر حیث جلب توجه نماید. پرده از روی اتوبوس جدید برداشته شد و از مهمانان تقاضا شد که سوار آن شوند. اتوبوس به حرکت درآمد. هر کس راحت بودن صندلی و گشادی جا و کامل بودن سرویس اتوبوس جدید را به چشم خود دید. طولی نکشید که نویسندگان به شرح این واقعه پرداختند و شرکت مزبور در سراسر آمریکا کسب اشتهار و معروفیت نمود.
ادامه دارد...
منبع: جزوه درسی اصول روابط عمومی، دکتر حسین افخمی، سال تحصیلی 87-88، دانشگاه علامه طباطبایی، دانشکده علوم اجتماعی، گروه ارتباطات اجتماعی، دوره کارشناسی.
درک فرهنگ حاکم بر جامعه رسانه ای
سازمان ها باید آموزش ارتباط با رسانه ببینند. زبان رسانه و سازمان ها متفاوت است. رسانه های خصوصی ممکن است جهت سودآوری با شما تماس بگیرند یا گاهی ممکن است صاحبان رسانه تحت تاثیر مسایل غیر رسمی و بطور دوستانه برای انتشار برخی مطالب تحت فشار قرار گیرند اما برخی کدهای اخلاقی نیز بر رفتار رسانه ای حاکم است. گاهی ما با گرداب اخبار مواجهیم که پس از پالایش تنها تعدادی معدودی تحت پوشش رسانه قرار می گیرند. گاهی نیز رسانه ها در برابر امتیازاتی قول پوشش خبر شما را می دهد.
شناخت و درک انواع مختلف روزنامه نگاران یا رسانه ها
می بایست رفتارها، ساختارها، آداب و رسوم اخلاق رسانه ای و اینکه چه کسانی در راس هرم آن رسانه هستند را بخوبی بشناسید. گاهی ممکن است رسانه ای بدنبال اخبار شخصی، انگیزشی و احساسی باشد، اما دسته دیگری هستند که کاملا مطلع و منطقی عمل می کنند و اینان دوستان خوب رسانه ای هستند که نوشته های قابل اتکا و کارشناسی شده را منتشر می کنند. برخی دیگر دنبال رو هستند به صورتی که اگر رسانه دیگری مطلبی را تایید کند آنان نیز تایید می کنند. برخی دیگر به ستون پرکن ها معروفند که هدف آنها تنها پرکردن ستون نشریه است. آخرین دسته هم روزنامه نگاران جامعه گرا یا محلی هستند که حیطه اطلاع رسانی محدود و محلی را در اختیار دارند.
توسعه استراتژی و خط مشی های رسانه ای
معمولا در سازمان های ما استراتژی رسانه ای وجود ندارد. داشتن یک سری اصول و قواعد مشخص در ارتباط با رسانه ها را استراتژی رسانه ای می گویند که فلسفه و چرایی ارتباط با رسانه ها را مدنظر قرار می دهد. با داشتن استراتژی مسخص می توان بحران ها را در ارتباط با رسانه ها مدیریت کرد.
ویژگی های استراتژی رسانه ای:
1- تمرکز و توجه بر روی مباحث معین
2- تعریف و تعیین مطالب کلیدی
3- ایجاد آشتی و تعامل میان اهداف
4- داشتن برنامه منظم
5- تعریف انتظارات از دستاوردها
6- تعیین ارتباط ما با سایر سازمان ها
7- توصیف شیوه ارزیابی اهداف
8- توجه به بازخورد
نکات مورد توجه در ارسال پیام به رسانه ها
1- شناخت رسانه و حساسیت ها
2- ارتقا عقاید و اندیشه ها
3- مشخص کردن اینکه "که" "چه بگوید"
4- عمق بخشیدن به روابط
5- ایجاد فضایی برای رسانه ها (تا باور کنند که جزیی از شما هستند)
6- اخبار فشرده و شفاف باشد تا امکان برداشت های متفاوت از بین برود.
7- مخاطبان را کسانی نپندارید که فقط یم شنوند و واکنش ندارند.
8- رسانه ها را دچار سردرگمی نکنید.
9- دعوت رسانه ها را بپذیرید و از آنها برای مهمانی های دوستانه دعوت نمایید. همچنین در مناسبت هایشان شرکت کنید.
10- میزان دسترسی رسانه به مسوولان را بالا ببرید.
ترجمه ای از کنفرانس "کشورهای عضو حسابرسی آفریقایی" موضوع "چگونگی کار با رسانه ها جهت حداکثر ساختن کارایی" بومی سازی شده توسط "حسن خسروی" جلسه 121 انجمن روابط عمومی ایران
سخنران حسن خسروی، عضو علی البدل انجمن روابط عمومی ایران، لیسانس مدیریت از دانشگاه تهران، فوق لیسانس مدیریت از دانشگاه آزاد، بیست سال سابقه مدیریتی و اجرایی دولتی، نویسنده بیش از هفتاد مقاله منتشر شده در زمینه روابط عمومی، ارتباطات و مدیریت، کارشناس و مشاور به خانه برمی گردیم، مشاور و کارشناس برنامه خانه مهر، 13 سال تدریس در دانشکده ها، نویسنده کتاب های: مدیریت و روابط عمومی، زندگی موفق، یک سبد لبخند، مبتکر سمینارهای خانواه خوشبخت در سازمان ها، عضو انجمن اولیا مربیان شهر تهران و ...
سازمان و نحوه تعامل با رسانه
سازمان ها مایلند مطالبشان به خوبی منعکس شده و به آنها توجه شود. گاهی سازمان ها رضایت کافی ندارند و گاهی با رساه تعارض می یابند. وزیر، مدیرعامل، سخنگو یا واحد روابط عمومی بخش هایی هستند که انعکاس مطالب سازمان را به عهده دارند. دراین مقاله لایه های مختلف ارتباط بارسانه بررسی خواهد شد .
اگرسازمان شما فعالیت های بسیاری دارد اما آنچنان که باید وشاید در رسانه ها به آنها توجه نمی شود مشکل اساسی در ارتباط با رسانه وجود دارد. برای مدیران گزارش و بروشورهای مختلفی می رسد و حجم بالای اطلاعات دریافتی اجازه نمی دهد که همه ی این موارد را مورد مطالعه قرار دهند. از دیگر سو اهمیت درج مطلب در مورد سازمان مطلوب شما در این است که نمایندگان مجلس هرچه بیشتر با روند یک سازمان آشنا باشند ازبودجه ی آن درمجلس بهتر دفاع خواهند کرد. پس یکی از بهترین راه ها برای مطلع کردن افراد از فعالیت هایمان رسانه ها هستند. رسانه ها می تونند شریک کاری شما باشند با حفظ استقلال طرفین. وقتی مردم از فعالیت سازمان شما به خوبی آگاه شوند موتوری برای پیگیری اهداف شما می شوند.
تدابیر و برنامه ریزی برای منعکس کردن جایگاه سازمان در رسانه:
1- گزارش را از طریق دبیرخانه برای مخاطب ارسال کنیم.
2- گزارش را از طریق اینترنت منتقل کنیم.
3- رسانه ها و روزنامه ها را دعوت کنیم یا از طریق مکاتبه عملکردمان را شرح دهیم.
4- مثلا اگر می خواهیم خوب و درست و به موقع از مردم مالیات بگیریم تنها از طریق رسانه ها میسر است و گزراش های ما باید روشن و صحیح باشد تا با رسانه وارد چالش نشویم.
البته باید به این نکته توجه داشته باشیم که تعامل ما نمی بایست به گروکشی آلوده باشد و به منظور پیش گیری از درک نادرست از اخبار مسوولان سازمان ها باید آشنا به مسایل حرفه ای خود باشند. باید مدیران بدانند چه رویدادی خبر با گزارش باارزشی محسوب می شود.
همان طور که ذکر شد رسانه ها با نبوهی از اخبار و گزارشات مواجه اند و قادر به پوشش همه این موارد نیستند. می بایست اخبار ما با سیاست های رسانه هدف نیز منطبق باشد.
عوامل موثر سازی یک گزارش:
1- حوادث غیرمنتظره
2- اطلاعات مورد نیاز
3- اطلاعات موثر
4- وضعیت رقبا
5- وضعیت عملکرد سازمان در جامعه و گاهی در سطح بین الملل
اصول تعامل با رسانه ها
1- انتقادپذیر بودن
2- داشتن یک سخنگوی مطلع و مسلط به روابط عمومی
3- پویا و بروز بدون در عرصه حرفه خود
4- صادق بودن: از دادن اطلاعات طفره نروید، اطلاعات گمراه کننده ندهید، توپ را در زمین دیگران نیاندازید و با مصاحبه جنجالی سعی در سایه نگه داشتن مسایل سازمان نداشته باشید.
5- به آنچه می گویید مسلط باشید.
6- مفید باشید.
7- واقع گرا و قابل اعتماد باشید.
8- در دسترس باشید.
جلسه با سی دقیقه تاخیر با حضور کاظمی دینان، خسروی، رفیعی، حکیمیان و قاسمی و جمعی از اعضای انجمن روابط عمومی ایران آغاز شد.
به روال معهود ابتدا کاظمی دینان به ارایه گزارش عملکرد دوماه اخیر انجمن روابط عمومی پرداخت. سخنان خود را با ذکر دلیل عدم برگزاری جلسه انجمن در ماه گذشته آغاز کرد و افزود: به دلیل تغییر مدیریت تالار حرکت از معاونت حمل و نقل به معاونت امور اجتماعی شهرداری تهران و نیاز به مذاکرات جدید یک وقفه یک ماه ایجاد شد.
وی وعده داد به زودی دوره های کوتاه مدت روابط عمومی توسط انجمن روابط عمومی یرگزار خواهد شد. همچنین از راه اندازی فوق لیسانس روابط عمومی تا پایان امسال و دکترای این رشته تا یک یا دو سال آینده - طی مذاکراتی با دانشکده علوم ارتباطات علامه طبابایی صورت گرفت -خبر داد.
کاظمی دینان ضمن آرزوی روزی که اعتقاد مدیران کشور به نسبت به روابط عمومی افزایش یابد گفت: در دوره پیشین ریاست جمهوری آقای احمدی نژاد تلاش ها برای برقراری ارتباط با ریاست جمهوری و مطرح کردن بحث روابط عمومی بی نتیجه ماند. اما امیدواریم در این دوره توجه رییس جمهوری به این نکته معطوف شود که روابط عمومی یکی از بهترین راه های بحران زداییست.
وی افزود: در روز صنعت نیز که از بنده -به نمایندگی از انجمن روابط عمومی ایران- جهت سخنرانی برای مدیران صنعتی کشور دعوت به عمل آمده بود ذکر کردم که انجمن روابط عمومی ایران آماده هرگونه همکاری افتخاری با سازمان ها و شرکت های خصوصی و دولتی جهت انتخاب مدیر روابط عمومی اصلح می باشد و البته مدیران بخش خصوص واکنش بیشتری نشان دادند.
وی در پایان در بیان اهمیت روابط عمومی در عصر حاضر گفت: سازمان های آینده بطور کامل به صورت هرم وارونه خواهند بود که روابط عمومی در آن با کمک افکار عمومی سازمان را با مشکلات کمتری به مقصد خواهد رساند. این سازمان اعتبار خود را از مشتری خواهد گرفت و هویت خود را از طریق روابط عمومی به مخاطب وصل می کند.
در ادامه جلسه این ماه انجمن حسن خسروی با موضوع سازمان و نحوه تعامل با رسانه به سخنرانی پرداخت. ضمن سخنرانی ایشان پانلی با حضور کاظمی دینان، حکیمیان و قاسمی از اعضای هیت مدیره تشکیل شد که پس از سخنرانی خسروی و بخش پرسش و پاسخ نکاتی را به سخنان وی افزودند که هفته آینده مشروح آن به نظر خوانندگان محترم خواهد رسید.